الگوی هارمونیک سایفر Cypher Harmonics – استفاده در معاملات

الگوی هارمونیک سایفر Cypher Harmonics – استفاده در معاملات

الگوهای هارمونیک از جمله ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی هستند که با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی، نقاط برگشت روند قیمت‌ها را پیش‌بینی می‌کنند. این الگوها با توجه به ساختار هندسی خود، به تحلیلگران کمک می‌کنند تا زمان‌های مناسب خرید و فروش را شناسایی کرده و از نوسانات بازار بهره ببرند. یکی از این الگوهای پرکاربرد و محبوب، الگوی هارمونیک سایفر (Cypher Pattern) است که به دلیل دقت بالا و قواعد مشخص، توجه زیادی را به خود جلب کرده است.

در این مقاله قصد داریم به بررسی جامع و کامل الگوی سایفر، تاریخچه آن، نحوه شناسایی آن در چارت‌ها، و چگونگی استفاده از آن در استراتژی‌های معاملاتی بپردازیم. همچنین، مقایسه‌ای با دیگر الگوهای هارمونیک مانند گارتلی، پروانه و خفاش خواهیم داشت و در نهایت به توضیح نسبت‌های فیبوناچی که در این الگو کاربرد دارند، خواهیم پرداخت.

تاریخچه الگوی هارمونیک سایفر

الگوهای هارمونیک قدمتی طولانی در دنیای تحلیل تکنیکال دارند و اولین بار توسط افراد مختلفی مانند هارمونیک تریدر و ویلیام گارتلی شناخته شدند. با این حال، الگوی سایفر به تازگی توسط دارن اوگلیسبی (Darren Oglesbee) معرفی شده و به عنوان یکی از الگوهای جدید و دقیق در تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود. اوگلیسبی این الگو را بر اساس مطالعات و تجربه‌های خود در استفاده از نسبت‌های فیبوناچی در تحلیل‌های بازار طراحی کرده است.

با اینکه الگوی سایفر به نسبت دیگر الگوهای هارمونیک کمیاب‌تر است، اما به دلیل دقت بالای آن در پیش‌بینی نقاط برگشت قیمت، بسیار محبوب و پرطرفدار است.

الگوی هارمونیک سایفر چیست؟

الگوی هارمونیک سایفر یکی از انواع پیچیده و دقیق الگوهای هارمونیک است که شامل پنج نقطه کلیدی به نام‌های X، A، B، C و D می‌شود. این الگو می‌تواند در دو حالت صعودی و نزولی تشکیل شود و به تحلیلگران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج بهینه برای خرید و فروش یک دارایی را شناسایی کنند.

ساختار الگوی سایفر:

• نقطه X: نقطه شروع حرکت قیمت که معمولاً از آن به عنوان مبدا حرکت استفاده می‌شود.
• نقطه A: نقطه‌ای که قیمت از X به آن حرکت می‌کند.
• نقطه B: نقطه اصلاح شده‌ای که قیمت از A به سمت آن حرکت می‌کند. این نقطه معمولاً بین ۳۸.۲% و ۶۱.۸% از مسیر XA قرار دارد.
• نقطه C: این نقطه باید حدود ۱۲۷.۲% تا ۱۴۱.۴% از مسیر AB اصلاح کند.
• نقطه D: نقطه‌ای است که برای ورود به معامله در نظر گرفته می‌شود و باید حدود ۷۸.۶% از مسیر CX را پوشش دهد.

چگونه الگوی سایفر را در چارت شناسایی کنیم؟

شناسایی الگوی سایفر در چارت نیازمند آشنایی با نسبت‌های فیبوناچی و تشخیص دقیق نقاط مختلف آن است. در این بخش، نسبت‌های فیبوناچی که برای شناسایی الگوی سایفر مورد استفاده قرار می‌گیرند، را بررسی خواهیم کرد:

• نقطه B: این نقطه باید بین ۳۸.۲% تا ۶۱.۸% از مسیر XA اصلاح کرده باشد.
• نقطه C: حرکت از B به C باید بین ۱۲۷.۲% تا ۱۴۱.۴% از فاصله AB را شامل شود.
• نقطه D: نقطه D باید نسبت فیبوناچی ۷۸.۶% از مسیر CX باشد.

این نسبت‌ها به کمک تحلیلگر می‌آیند تا بتوانند نقاط ورود و خروج را با دقت بیشتری تعیین کنند. توجه به دقت این نسبت‌ها در شناسایی الگو از اهمیت بالایی برخوردار است.

انواع الگوی هارمونیک سایفر

الگوی سایفر هم مانند سایر الگوهای هارمونیک به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شود:

1. الگوی سایفر صعودی: در این نوع، چارت شکل حرف M را به خود می‌گیرد و معمولاً در نقطه D سیگنال خرید ایجاد می‌شود. این الگو در زمانی که قیمت از نقطه D به بالا می‌رود، به عنوان یک فرصت خرید مناسب شناخته می‌شود.
   
   
2. الگوی سایفر نزولی: در این نوع، چارت شکل حرف W را به خود می‌گیرد و نقطه D در این حالت سیگنال فروش ایجاد می‌کند. این الگو در زمان افت قیمت پس از رسیدن به نقطه D در نظر گرفته می‌شود.
   
   

چگونه با الگوی سایفر معامله کنیم؟

برای استفاده از الگوی سایفر در معاملات، باید مراحل زیر را دنبال کنید:

۱. شناسایی الگوی سایفر

اولین قدم شناسایی صحیح الگوی سایفر در چارت است. همانطور که در بالا ذکر شد، این الگو شامل پنج نقطه کلیدی X، A، B، C و D است که باید نسبت‌های فیبوناچی را رعایت کنند. بنابراین، برای اینکه مطمئن شوید الگوی سایفر در چارت شما تشکیل شده است، به این نسبت‌ها توجه داشته باشید.

۲. تعیین نقطه ورود

نقطه D در الگوی سایفر به عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته می‌شود. این نقطه در الگوی صعودی برای خرید و در الگوی نزولی برای فروش مناسب است.

۳. تعیین حد ضرر (Stop-Loss)

برای تعیین حد ضرر، بهتر است آن را کمی بالاتر از نقطه X قرار دهید. این به این دلیل است که اگر قیمت به این نقطه برسد، دیگر الگو به عنوان سایفر شناخته نمی‌شود و معامله باید بسته شود.

۴. تعیین حد سود (Take-Profit)

حد سود معمولاً براساس سطوح فیبوناچی ۳۸.۲%، ۶۱.۸% و ۷۸.۶% و همچنین حمایت/مقاومت‌های قوی تعیین می‌شود. این سطوح می‌توانند به عنوان اهداف سود برای معامله‌گران عمل کنند.

۵. مدیریت ریسک

مدیریت ریسک یکی از اصول اصلی در معاملات است. باید مطمئن شوید که در هر معامله، درصد مناسبی از سرمایه خود را وارد کنید تا در صورت اشتباه، خطر از دست دادن سرمایه کم باشد.

مقایسه الگوی سایفر با سایر الگوهای هارمونیک

در حالی که الگوی سایفر یکی از دقیق‌ترین و مفیدترین الگوهای هارمونیک است، سایر الگوهای هارمونیک مانند الگوی گارتلی، الگوی پروانه و الگوی خفاش نیز کاربردهای زیادی دارند.

• الگوی گارتلی: الگوی گارتلی (Gartley Pattern) یکی از مشهورترین الگوهای هارمونیک است که در تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط برگشت قیمت در بازارهای مالی استفاده می‌شود. این الگو توسط H.M. Gartley در دهه 1930 معرفی شد و از نسبت‌های فیبوناچی برای شناسایی دقیق نقاط ورود و خروج به بازار بهره می‌برد. الگوی گارتلی شامل چهار نقطه کلیدی (X, A, B, C و D) است که در آن نقطه D به‌عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته می‌شود. این الگو در دو شکل صعودی و نزولی قابل شناسایی است و در بازارهای مختلف به‌ویژه در تایم فریم‌های بالاتر، کاربرد دارد.
  

• الگوی پروانه: الگوی پروانه (Butterfly Pattern) یکی از الگوهای هارمونیک است که برای شناسایی نقاط برگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. این الگو توسط Zup معرفی شده و از پنج نقطه کلیدی (X، A، B، C و D) تشکیل شده است. در الگوی پروانه، نقاط A و C به‌طور خاص از نسبت‌های فیبوناچی پیروی می‌کنند و نقطه D به‌عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته می‌شود. الگوی پروانه به‌طور معمول در بازارهای نزولی و صعودی کاربرد دارد و می‌تواند سیگنال‌هایی برای خرید و فروش فراهم کند. این الگو به دلیل دقت بالا در شناسایی نقاط برگشت قیمت، یکی از محبوب‌ترین و معتبرترین الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود.
  

• الگوی خفاش: الگوی هارمونیک خفاش به انگلیسی Bat Pattern شناخته می‌شود. این الگو یکی از الگوهای هارمونیک محبوب است که در تحلیل تکنیکال به‌ویژه برای پیش‌بینی نقاط برگشت قیمت در بازارهای مالی استفاده می‌شود.الگوی خفاش معمولاً در بازارهای صعودی و نزولی شبیه به یک “B” یا “W” است و به تحلیلگران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج بهینه را پیدا کنند. این الگو از نسبت‌های فیبوناچی برای شناسایی سطوح برگشت استفاده می‌کند و به‌طور خاص به‌دنبال نقاطی است که قیمت احتمالاً از آن‌ها بازگشت می‌کند.
  
  

الگوی هارمونیک سایفر یک ابزار دقیق و کارآمد برای پیش‌بینی نقاط برگشت قیمت است که می‌تواند به تحلیلگران در یافتن زمان‌های مناسب خرید و فروش کمک کند. این الگو با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی و تحلیل‌های هندسی، می‌تواند در بازارهای مالی مختلف مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، همانند سایر الگوهای هارمونیک، نیاز به تجربه و دقت بالا در شناسایی آن دارد. ترکیب این الگو با دیگر روش‌های تحلیلی مانند پرایس اکشن می‌تواند دقت تحلیل‌ها را افزایش دهد و منجر به معاملات موفق‌تری شود.