بررسی جامع نسخه کارگردان Death Stranding | ابزارهای نوین و تغییرات در گیمپلی
دو سال از انتشار بازی Death Stranding میگذرد. در این مدت، نسخههای PS4 و PC این شبیهساز تحویلدهنده که توسط کوجیما ساخته شده، بیش از پنج میلیون نسخه فروش داشتهاند که این موضوع نشاندهنده موفقیت آن است. با این حال، بهصورت تجربی، به همان اندازه که افرادی این بازی را دوست داشتهاند، افرادی نیز وجود دارند که نتوانستهاند با آن ارتباط برقرار کنند و در ساعات اولیه سخت و چالشبرانگیز آن به مشکل برخوردهاند. این گروه اخیر شاید میخواستند از بازی لذت ببرند اما نتوانستند، و اکنون نسخه کارگردان PlayStation 5 به نظر میرسد به این افراد و همچنین کسانی که هنوز در تصمیمگیری ماندهاند، توجه دارد؛ این نسخه شامل تعدادی از بهبودهای کیفیت زندگی و ویژگیهای دوستانه برای بازیکن است که بهطور خاص برای آسانتر کردن چالشهای بازی طراحی شدهاند. اما نکته جالب این است که بسیاری از این تسهیلات بهنظر میرسد که با روحیه سختکوشانهای که در نسخه اصلی بهخوبی درک شده بود، در تضاد است. این موضوع باعث میشود که نسخه کارگردان احساس ناهمخوانی کند.
برای اطلاع سریع از کارت ها و کمبوهای جدید انواع ایردراپ ها و آموزش های اختصاصی عضو کانال تلگرام هوش فعال شوید برای عضویت در کانال تلگرام کلیک نمایید
فایرینگ رنج: مکانیزم جدید
فایرینگ رنج (Firing Range) بدون شک یک اضافه جدید خوشایند است. با دسترسی به این مکان از طریق ترمینال در هر مرکز توزیع، بازیکنان میتوانند با تمام سلاحها آشنا شوند؛ و هر کدام از این سلاحها به لطف بازخوردهای ظریف فراهم شده توسط تریگرهای تطبیقی DualSense، اکنون احساس متفاوتتری دارند. علاوه بر تیراندازی به اهداف کاغذی، حدود 30 چالش VR وجود دارد که در آنها میتوانید با زمان رقابت کنید؛ از برش بیصدا و طنابهای نافی تا عبور از میان موجودات BT و خنداندن MULEها فقط با استفاده از نارنجکها. این چالشها به خودی خود لذتبخش هستند، اما مهمتر از همه، به بازیکنان اجازه میدهند تا بدون نگرانی از دست دادن هر گونه بار ارزشمندی، با مکانیکهای مبارزه در Death Stranding آشنا شوند.
ربات همراه و کاتاپولت بار
فایرینگ رنج ممکن است فضای امنی برای تسلط بر مبارزات Death Stranding فراهم کند، اما به اندازه ربات همراه و کاتاپولت بار تأثیرگذار نیست. پیشتر تنها در صحنههای سینمایی دیده میشد یا بهطور نامرئی برای تحویلهای خودکار استفاده میشد. اکنون ربات همراه میتواند به چندین شکل مختلف مورد استفاده قرار گیرد: میتواند پشت سر بازیکن حرکت کند و جعبهها را حمل کند و به این ترتیب، سم (شخصیت اصلی بازی) را از بار اضافی آزاد کند و کمتر در معرض خطر بیتعادلی قرار دهد. همچنین میتوانید آن را با بار بارگذاری کرده و با یک ضربه کوچک بر روی پشت ربات، آن را به سمت مقصد بار بفرستید. اگر این کار هم بهنظر سخت بیاید، این ربات میتواند بهصورت خودکار بار شما را تا نزدیکترین مرکز توزیع منتقل کند. این تغییرات برای هر کسی که کنجکاو بوده چه احساسی دارد که مثل یک گربهی تنبل روی یک Roomba سوار شود، خبر خوبی بهنظر میرسد.
بهبودهای جدید: آیا آسانتر شدن خوب است؟
بهنظر میرسد این تغییرات که بهمنظور آسانتر کردن تجربه بازیکن اضافه شدهاند، ممکن است برای برخی از طرفداران اصلی بازی، تجربهای کاهش یافته و رقیقشده از آنچه بود، بهنظر بیاید. اگرچه بهبودهای کیفیت زندگی میتوانند به جذب بازیکنان جدید کمک کنند، اما سوال این است که آیا این تغییرات بهواقع میتوانند تجربه منحصر به فرد و سختگیرانهای که Death Stranding در ابتدا ارائه میدهد را حفظ کنند یا خیر.
توسعهدهندگان با درک چالشهایی که بازیکنان جدید با آن مواجه هستند، سعی کردهاند با معرفی این ویژگیها، بازی را برای آنها قابل قبولتر کنند. اما آیا این اقدامات بهواقع منجر به حفظ روح بازی میشود یا در نهایت آن را دچار از بین رفتن هویت اصلیاش میکند؟
مقایسه با دیگر بازیها
Death Stranding، علیرغم انتقاداتش، در بین بازیهای دیگر در این ژانر بهعنوان یک تجربه منحصر به فرد شناخته میشود. اگر آن را با دیگر بازیهای تحویل محوری مانند The Last of Us یا Ghost of Tsushima مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که Death Stranding به شکلی خاص به مسئله انسانیت و ارتباطات انسانی میپردازد. در حالی که دیگر بازیها بیشتر بر روی اکشن و داستان متمرکز هستند، Death Stranding توجه زیادی به سفر و مسیری که کاراکتر اصلی طی میکند، دارد.
تجربه داستانی Death Stranding بهطور خاص به این موضوع میپردازد که چگونه افراد میتوانند با وجود فاصلهها و چالشها، ارتباط برقرار کنند. این موضوع بهنوعی به جهانی اشاره دارد که در آن انسانها بیشتر از همیشه به هم نیاز دارند. بهعنوان مثال، عناصر همکاری و کمک به دیگر بازیکنان در دنیای باز Death Stranding، آن را به یک تجربه منحصر به فرد و جدید تبدیل کرده است.
تاریخچه توسعه بازی
تاریخچه توسعه Death Stranding یکی از جذابترین جنبههای این بازی است. هیدئو کوجیما، خالق این اثر، با سابقهای درخشان در صنعت بازی، این پروژه را بهعنوان یک تلاش جسورانه برای ایجاد یک تجربه بازی منحصر به فرد در نظر گرفته بود. پس از جداییاش از کونامی، کوجیما بهسرعت بهدنبال ایجاد یک بازی جدید بود که بتواند هویت و دیدگاه خاص خودش را بهتصویر بکشد.
توسعه Death Stranding در سال 2016 آغاز شد و طی سالهای بعدی، این پروژه بهطور مرتب با انتظارات و تبلیغات زیادی روبهرو شد. این بازی بهعنوان اولین اثر استودیوی مستقل کوجیما پروڈاکشنز شناخته میشود و در نهایت در سال 2019 منتشر شد.
از همان ابتدا، یکی از نقاط قوت Death Stranding داستانسرایی آن بود. کوجیما بهطور خاص بر روی ایجاد یک جهان غنی با شخصیتهای عمیق و پیچیده تمرکز کرد. این تلاشها به او این امکان را داد تا تجربیاتی بسیار انسانی و احساسی را به بازیکنان منتقل کند.
بررسی نسخه کارگردان Death Stranding
در نسخه کارگردان Death Stranding، کاتاپولت بار به بازیکنان این امکان را میدهد که جعبههای بار خود را بارگذاری کرده و آنها را بهصورت هوایی به فاصلههای چندصد متری پرتاب کنند. این ویژگی مشابه استفاده از یکی از پرندگان خشمگین (Angry Birds) بهعنوان یک کبوتر نامهرسان است. اگرچه محدودیتی در فاصلهای که میتوان بار پرتاب کرد وجود دارد و برای هدایت دستی آن بهمنظور فرود ایمن، باید چتر نجات فعال شود، اما این فاصله کافی است تا برخی از درهها یا رودخانههای وسیع و ناخوشایند در دنیای پساآخرالزمانی هیدئو کوجیما را بپیماید.
در طول سختترین ساعات بازی اصلی، مخصوصاً در مراحل طولانیمدت در کوهها، وجود یک توپخانه برای پرتاب جعبههای پزشکی به سمت مقصد، میتوانست انتخاب جذابی باشد. با این حال، اگرچه کاتاپولت بار و ربات همراه بهطور قطع انجام مأموریتها را کمتر دردناک کردهاند، اما بهواقع آنها این فعالیتها را لذتبخش نمیکنند. در نهایت، هنوز هم بارهای بیشماری از نقطه A به B منتقل میشوند، بارها و بارها. تنها آسانتر شدن یک کار تکراری به معنای جذابتر شدن آن نیست؛ بهعنوان مثال، اپلیکیشن ماشینحساب در گوشی ممکن است از نیاز به شمارش با انگشتان جلوگیری کند، اما این موضوع لزوماً به معنای هیجان بیشتر در انجام مالیات نیست.
در واقع، هرچند frustrations زیادی با نسخه اصلی Death Stranding وجود داشت، هرگز تصور نمیشد که گیمپلی تحویلدهی چالشبرانگیز آن بهطور تصادفی سخت باشد. هیدئو کوجیما بیشک یکی از جسورترین طراحان بازی در تاریخ است و بهنظر میرسد که تیم بسیار بااستعدادش در Kojima Productions، وی را محاصره کرده است. Death Stranding یک ایده عالی برای بازی نیست که بهطور ضعیف اجرا شده باشد؛ در واقع، در ذهن بسیاری، این ایدهای از یک بازی است که بهطرز فوقالعادهای بهخوبی پیادهسازی شده است.
تأثیرات اضافههای نسخه کارگردان
به همین دلیل، جالب است که برخی از این اضافهها در نسخه کارگردان بهنظر میرسد که بهطور فعال معنی کلی گیمپلی را تضعیف میکنند. بهنظر میرسد که جوایز در Death Stranding باید با مدیریت هوشمند بار و برنامهریزی مسیرهای معقول برای رسیدن به مقصد، کسب شوند. ربات همراه این چالش سخت را به دوش میکشد و بهراحتی بار را به مقصد میرساند و احساس رضایت حاصل از آن را میبرد. اگرچه برای وابسته بودن به ربات، یک جریمه کوچک وجود دارد تحویلهای ربات همراه محدود به رتبه A هستند و به همین دلیل، کمتر از تحویلهای مستقل، امتیاز دریافت میشود. همچنین این ربات همیشه قابل اعتماد نیست و گاهی ممکن است در بخشهای شیبدار زمین گیر کند. اما این مسائل، نواقص کوچکی هستند که در برابر کاهش چشمگیر کار، قابل تحملند.
بازگشت به مسیرهای قبلی
در عین حال، ویژگیهایی وجود دارد که بهنظر میرسد بهمنظور جذب طرفداران پرشور Death Stranding طراحی شدهاند، اما بهطور مشابه، محتوای کولهپشتی سم بعد از چندین بار افتادن از روی شیب، ترکیبی از کیفیتهاست. حداقل، بازیکنان میتوانند به اکثر ویژگیهای جدید بهراحتی دسترسی پیدا کنند بدون اینکه نیاز به شروع مجدد کل کمپین داشته باشند؛ به شرطی که هنوز به سیو PS4 خود دسترسی داشته باشند، میتوانند آن را به نسخه PS5 منتقل کنند و تمام پیشرفتها و ساختارهای مشترک را حفظ کنند.
بازیکن بهسرعت به سمت پیست جدید مسابقه میرود که میتوان آن را با تحویل مواد لازم به مکانی مخصوص در جنوب مزرعه Timefall ساخت. متأسفانه، این پیست تقریباً بهزحمت تلاش برای ساختش را ارزشمند کرده است: پیست مسابقه تنها شامل دو مدار غیرقابل توجه است که فقط در حالت زمانسنجی انفرادی میتوان در آنها مسابقه داد (با این گزینه اضافی که میتوان آنها را در حالت معکوس نیز راند). بهطرز کنایهآمیزی، برای یک بازی که بهطور کلی بر مدیریت وزن و اینرسی تمرکز دارد، سه وسیله نقلیه موجود در این پیست کمبود وزن مشهودی دارند. کامیون و سهچرخه هر دو کند هستند و بهراحتی میتوانند دورهای کامل را بدون نیاز به ترمز بپیمایند. در همین حال، وسیله نقلیه جدید و شیک با سرعتی کافی برای چرخش در گوشههای تند عرضه میشود، اما برخورد با یک میدان نیروی نامرئی که بلافاصله موجب توقف میشود، واقعاً لذت را از بین میبرد. جای تعجب نیست که Monster Energy بهنظر میرسد که محصولاتش را از نسخه کارگردان خارج کرده است، زیرا برند بیمزه مسابقه Death Stranding بهدور از ورزشهای افراطی است.
در نهایت، نسخه کارگردان Death Stranding با افزودن ویژگیهای جدید، سعی در جذب بازیکنان جدید دارد. اما سوال اصلی این است که آیا این تغییرات بهواقع به تجربه اصلی افزوده میشود یا صرفاً تغییراتی سطحی هستند. باوجود این، این نسخه فرصتی دوباره برای کسانی است که هنوز شانس تجربه این داستان عمیق و انسانی را پیدا نکردهاند. در عین حال، به نظر میرسد که بازیکنان میتوانند با بهرهگیری از این ویژگیها، تجربهای جدید و نوآورانه را بهدست آورند.
Death Stranding همچنان بازیای است که نیاز به تفکر عمیق و برنامهریزی دارد. در عین حال، اضافههای جدید میتوانند به راحتی بازیکنان کمک کنند تا از چالشهای آن لذت ببرند و تجربهای متفاوت از سفر به دنیای پساآخرالزمانی کوجیما را بهدست آورند. این بازی بهواسطه ویژگیهای منحصر به فردش، هنوز هم بهعنوان یک اثر هنری در صنعت بازیهای ویدیویی باقی خواهد ماند.
ابزاری برای جابهجایی بار و محتوای جدید
نسخه کارگردان Death Stranding ویژگیهای جدیدی را به بازی اضافه کرده است که یکی از آنها امکان ساخت خودروهای جدید از جمله “Roadster” برای استفاده در دنیای بازی است. اما این خودرو در عمل تنها برای استفاده در بخشی از جادههای آسفالت شده توسط بازیکنان کاربرد دارد. تلاش برای هدایت این خودروی ورزشی با سیستم تعلیق پایین بر روی زمینهای ناهموار Death Stranding بهقدری دشوار است که بهنظر میرسد مانند تلاش برای صاف کردن چین و چروکهای یک پیراهن از جنس سنگهای زینتی باشد.
محتوای جدید داستانی
از نظر محتوای جدید داستانی، نمیتوان گفت که ابهام موجود در پایان داستان منجر به اشتیاق برای دریافت اطلاعات بیشتر شده است، اما این نسخه کارگردان اطلاعات جدیدی را بهصورت محدود ارائه میدهد. کارخانه ویرانشدهای در شمالشرقی مرکز توزیع غربی شهر Capital Knot قرار دارد. این تأسیسات قدیمی در لبه کوه واقع شده است و فضایی جالب برای کاوش بهوجود میآورد، اما متأسفانه بهاندازه کافی غنی نیست که تأثیر قابلتوجهی بگذارد. این مکان بهطور مؤثر شامل دو منطقه اصلی است که هر کدام میزبان تعدادی نگهبان برای از بین بردن، یک ارجاع نمادین به Metal Gear Solid و سپس یک بخش کوتاه برای ارائه بینش جدید در مورد پیشینه یکی از نزدیکترین همراهان سم است. اگر به افسانههای پایان جهان که Kojima Productions خلق کرده است، علاقهمند هستید، احتمالاً از این محتوا لذت خواهید برد، اما نباید انتظار اطلاعات جدید قابلتوجهی را داشته باشید.
ویژگیهای جدید و نوآوریها
در سایر نقاط بازی، بازیکنان میتوانند رمپهایی بسازند و از “Postman Pat” به “Evil Knieval” تبدیل شوند. همچنین یک سلاح جدید به نام “ماسر گان” وجود دارد که با پرتاب برق، امکان تسلیم کردن MULEها را مانند یک پک پروتون Ghostbusters فراهم میکند. گزینهای برای بازپخش مبارزات با رئیسان نیز وجود دارد که امکان مقایسه امتیازات با سایر بازیکنان را فراهم میآورد. همچنین میتوان با انتخاب گزینههای تزئینی، پاد BB را سفارشی کرد که شامل طرحهای چوبی و چرمی است، اما متأسفانه هیچ یک از این گزینهها بیصدا نیستند. لیست طولانیتری از ویژگیهای کوچک دیگر نیز در بازی وجود دارد، اما هیچکدام به اندازه ربات همراه در گیمپلی تأثیرگذار نیستند.
نتیجهگیری
در نهایت، لیست طولانی از بهبودهای کیفیت زندگی بهوضوح نسخه کارگردان PS5 را به غنیترین و در دسترسترین نسخه Death Stranding تبدیل کرده است. اگر هنوز از زیباییهای بصری و عجایب علمی تخیلی این بازی تجربهای ندارید و از فکر یک مأموریت ۴۰ ساعته خستهکننده دور نیستید، این بهترین راه برای لذتبردن از داستان آن با کمترین موانع است. با این حال، ارائه ابزارهای جدید برای جابهجایی بار که به بازیکن اجازه میدهد تا بهجای پیادهروی در مسیرهای دشوار، از مسیرهای آسانتر استفاده کند، باعث کاهش ناامیدی میشود، اما در عوض حس رضایت بهدستآمده از زحمات را کاهش میدهد. این نسخه ممکن است “نسخه کارگردان” نامیده شود، اما نمیتوان از این حس رها شد که شاید نسخه اصلی PS4 بهطرز بهتری به بینش کارگردان نزدیکتر باشد.
تجربیات اضافه
از طرف دیگر، بازی Death Stranding بهواسطه ساختار منحصر به فردش و مفهوم عمیقتری که در پس آن نهفته است، هنوز هم بهعنوان یک اثر هنری در صنعت بازیهای ویدیویی باقی مانده است. این بازی بهخوبی توانسته است با جابهجایی بارها، چالشها و معماهای محیطی، بازیکنان را در دنیای خود غوطهور کند. با استفاده از قابلیتهای جدید، مانند کاتاپولت بار و رباتهای کمککننده، تجربهای نوآورانه برای بازیکنان ایجاد شده است.
تحلیل عمیق
در نهایت، تحلیل عمیق و انتقادی از بازی نشان میدهد که هرچند گیمپلی بهواسطه ابزارهای جدید آسانتر شده است، این آسانسازی بهنوعی روح و جوهر اصلی بازی را تحت تأثیر قرار داده است. احساس مسئولیت در مدیریت بار و برنامهریزی مسیر، که از عوامل کلیدی موفقیت در بازی محسوب میشود، با وجود این ابزارها به چالش کشیده میشود. در نتیجه، این سوال همچنان باقی میماند که آیا این تغییرات بهراستی به تجربه مثبت و جذاب بازی افزوده میشوند یا خیر.
در مجموع، نسخه کارگردان Death Stranding با ترکیب عناصر نوآورانه و بهبودهای کیفیت زندگی، فرصت مناسبی را برای تجربه این اثر هنری به بازیکنان ارائه میدهد. با وجود نقدهای مختلف، این بازی همچنان در نظر بسیاری از افراد بهعنوان یک تجربه منحصر به فرد و جذاب باقی مانده است.
نظرات کاربران