بررسی بازی Destiny 2 | نقاط قوت و ضعف بازی دستینی 2 برای کامپیوتر
بررسی Destiny 2 | در پی موفقیت افزونه Witch Queen و یک سال پشتیبانی قوی از سرویس زنده بازی، به نظر میرسید Destiny 2 در مسیر مطلوبی به سوی پایان حماسی خود قرار گرفته است. با این حال، این انتظار و امیدها پس از 80 ساعت تجربه افزونه جدید Lightfall بهشدت کاهش یافت. داستان این بسته بسیار نامفهوم و گیجکننده است؛ حتی برای کسانی که ساعتهای زیادی را صرف خواندن داستانها و افسانههای Destiny کردهاند، درک محتوای آن چالشی بزرگ به شمار میآید. علاوه بر آن، مقصد جدید بازی بر روی سیاره نپتون به طرز عجیبی بیروح و خالی از زندگی است و فعالیتهای پایانی و فصلی جدید نیز نوآوری خاصی ارائه نمیدهند، تا جایی که حس تکراری بودن و از دست دادن خلاقیت را در بدترین شکل ممکن منتقل میکنند.
با این وجود، Lightfall ویژگیهای مثبتی نیز دارد که تجربه بازی را جذابتر میکند. کلاس جدید Strand بهعنوان یک زیرکلاس جدید، به جذابیتهای Sandbox بازی Destiny افزوده و مکانیکهای جدید و چالشهای نوینی را در مبارزات فراهم میکند. همچنین، فعالیتهای کمپین جدید و ماموریتهای Nightfall به طرز خوشایندی سختتر و پیچیدهتر شدهاند، و بهروزرسانیهای کیفی و رفع مشکلات قدیمی نیز تجربه مبارزات را برای طرفداران بازی بهبود دادهاند. اما متأسفانه حتی بهترین جنبههای Lightfall هم نمیتوانند افت قابلتوجه آن نسبت به بسته The Witch Queen را پنهان کنند.
برای اطلاع سریع از کارت ها و کمبوهای جدید انواع ایردراپ ها و آموزش های اختصاصی عضو کانال تلگرام هوش فعال شوید برای عضویت در کانال تلگرام کلیک نمایید
داستان بیپایان گیجکننده Lightfall
لحظات ابتدایی Lightfall از جذابترین بخشهای آن هستند؛ زیرا شاهد حضور دشمن اصلی و نهایی Destiny یعنی The Witness در منظومه شمسی هستیم. اما این هیجان بهسرعت و به طرز عجیبی کنار گذاشته میشود و بازیکنان بهطور غیرمنتظرهای به یک ماموریت جانبی در شهر Neomuna در نپتون هدایت میشوند. داستان نهتنها به نوعی مسیر اصلی و اهمیت جنگ واقعی در زمین را نادیده میگیرد، بلکه هیچ توضیح منطقی یا اساسی برای این انحراف ارائه نمیدهد. این نظر تنها مختص افراد خاصی نیست؛ بسیاری از علاقهمندان و صاحبنظران در دنیای افسانهای Destiny نیز از درک داستان Lightfall دچار سردرگمی شدهاند و با نوعی بنبست رو به رو شدهاند.
رویدادهای Neomuna پیرامون شیء مرموزی به نام The Veil رخ میدهد. این شیء بهعنوان یک مکگافین شناخته میشود که گفته شده از اهمیت بالایی برخوردار است، اما بازی حتی به اندازه اندکی هم درباره ماهیت یا هدف آن توضیحی ارائه نمیدهد. دشمن اصلی شما در این بخش، کالوس است؛ شخصیتی که به نوعی مانند انبوهی از پنکیکهاست و به هیچ عنوان نمیتواند یک آنتاگونیست ترسناک و قوی به نظر برسد. در اینجا، بازیکن در حالی با این شخصیت بیکفایت برای کنترل یک شیء ناشناخته مبارزه میکند که از کاربرد و اهمیت آن هیچ اطلاعی ندارد. در عین حال، بازیکن با قدرتهای تاریک Strand آشنا میشود؛ یک زیرکلاس سبز رنگ که قهرمانان بازی در نیمی از کمپین زمان خود را صرف کشف و یادگیری آن میکنند. این فرایند به قدری کسلکننده است که حتی در یک نقطه از کمپین، آن را با یک مونتاژ به سبک تمرینهای Rocky نادیده گرفتهاند.
معرفی Cloud Striders؛ شخصیتهای کلیشهای
در طول این مسیر، بازیکن با دو شخصیت جدید به نامهای Nimbus و Rohan آشنا میشود که بهعنوان Cloud Striderهای نپتونی شناخته میشوند. این شخصیتها، انساننماهای سایبری با قامت 12 فوتی هستند که شخصیت آنها به طرز عجیبی از یک سبد کلیشهها انتخاب شده است. Rohan، کلاد استرایدری سالخورده است که با جملاتی که گویا مستقیم به دوربین میگوید، نشان میدهد که یک روز به بازنشستگیاش مانده است و پیشبینی سرنوشت او چندان دشوار نیست. از طرفی Nimbus یک جوان شوخطبع است که در میان جنگ و خرابیهای گسترده بشریت، به شوخیها و حرکات نوجوانانه میپردازد. نوشتههای این دو شخصیت به حدی ضعیف است که تعامل با آنها به یک کار طاقتفرسا تبدیل شده و بهویژه Nimbus با رفتارهای کودکانهاش، حس بیاهمیتی داستان Lightfall را بیشتر نمایان میکند.
داستان Lightfall در این نقطه، هر گونه انگیزه و انرژی که از بسته The Witch Queen به ارث برده بود را از دست میدهد و با نوعی سکون و رکود همراه میشود.
پایانی ناگهانی و بدون پاسخ به سوالات کلیدی
داستان Lightfall با سرعتی که شروع شده بود، در هشت ساعت کوتاه به پایان میرسد؛ بدون آنکه به هیچیک از سوالات مهم پاسخ دهد و توسعه واقعیای را در خط داستانی ایجاد کند. در نهایت، همه چیز دقیقاً به حالت اولیه خود بازمیگردد و هیچ تغییری در خطوط اصلی داستان ایجاد نمیشود. روایت این بخش آنچنان ضعیف است که حس نوستالژیکی به روزهای قدیم بازی و جمله معروف «من وقت توضیح دادن ندارم که چرا وقت توضیح دادن ندارم» را زنده میکند؛ اما بدتر از آن، با بیاهمیت جلوه دادن حضور دشمن اصلی یعنی Witness و متوقف کردن هرگونه پیشرفت و محبوبیت ایجادشده در افزونه The Witch Queen، فینال بزرگ Destiny را نیز بیاثر میسازد. این افت کیفیت و استفاده نکردن از پتانسیلهای داستانی برای طرفداران قدیمی Destiny ناامیدکننده و حتی دلشکن بوده است.
محیطهای تکراری و نبردهای خستهکننده
اما این تنها خط داستانی نیست که ناامیدکننده به نظر میرسد؛ طراحی مراحل نیز نسبت به افزونه The Witch Queen کمرمقتر و کمتر به یادماندنی است. پازلهای جذاب و مکانیکهای نیمهرید که در کمپین سال گذشته دیده میشدند، در اینجا جای خود را به نبردهای خستهکننده در میدانهایی دادهاند که بازیکن اغلب در آنها مجبور به دویدنهای بیهدف و دفاع از خود در مقابل حملات دشمنان است. در اینجا به جای مقابله با دشمنان جدید و جذابی همچون Hive مجهز به نور، بازیکن بیشتر با نیروهای کبال روبرو میشود؛ دشمنانی که از 9 سال پیش همواره جزء رقبای کمتر جالب Destiny بودهاند و حس هیجان و تازگی کمتری را به بازیکن القا میکنند.
خوشبختانه، وجود کلاس Strand به نوعی یکنواختی نبردهای کمپین را کاهش میدهد و نوآوری قابلتوجهی به سیستم مبارزات بازی Destiny اضافه میکند. قدرتهای جدید ممکن است کاملاً انقلابی نباشند، اما این زیرکلاس امکانات جدیدی مانند قابلیتهای جدید برای هر کلاس، سوپرهای قوی با توان تخریب بالا، و افکتهای جدیدی مثل Suspend و Sever را معرفی میکند که باعث میشود مبارزات حس جدیدی پیدا کنند. در اثر این تواناییها، دشمنان بهطور موقت در هوا نگه داشته میشوند یا شدت حملات آنها بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد. هرچند این مکانیسمها آشنا به نظر میرسند، اما با ساعتها صرف وقت برای بهینهسازی کلاسهای زیرمجموعه در زیرکلاسهای مختلف، این قابلیتها بهطور چشمگیری جذابیت بازی را افزایش دادهاند.
چرا استفاده از Strand تجربهای متفاوت ایجاد میکند
دلیل اصلی انتخاب زیرکلاس Strand نسبت به سایر زیرکلاسها، توانایی حرکتی بینظیر آن است. بهطور پیشفرض، این زیرکلاس نارنجک Guardian را با یک قلاب جایگزین میکند که امکان تاب خوردن در محیط و نزدیک شدن سریع به دشمنان را فراهم میکند. این تغییر، هرچند از دست دادن نارنجکها هزینهبر است، اما تنوع موردنیاز را به سیستم Sandbox بازی اضافه کرده و تجربهای سرگرمکننده به بازیکنان ارائه میدهد. قابلیت قلاب در پیمایش آسمانخراشهای عمودی شهر Neomuna بسیار کاربردی است و در مبارزات PvP نیز میتواند دشمنان را غافلگیر کند. این امکان، درکنار زیبایی نئونزده خیابانهای Neomuna، فضای بصری جالبی ایجاد میکند؛ هرچند که این شهر همچنان بیروح و خالی از حیات به نظر میرسد.
تغییرات گسترده در متای بازی با معرفی زیرکلاس جدید
از همان آغاز، Destiny با بهروزرسانیهای بزرگ، زیرکلاسهای جدیدی را به بازی اضافه کرده یا تواناییهای موجود را بهبود داده است. اما زیرکلاس Strand با افزایش چشمگیر قابلیتهای حرکتی، اولین تغییری است که پس از سالها متای بازی را که گاهی حس به دام افتادن در گِل را تداعی میکند، به شکلی اساسی تغییر میدهد. پس از یک سال بهروزرسانیهای قابلتوجه از زمان Witch Queen، شخصیت هر زیرکلاس واضحتر شده و پتانسیل ساخت و سازهای آنها بهشکلی متعادلتر و جذابتر از همیشه بهبود یافته است. این موضوع برای طرفداران بازی، که قصد دارند ساعتهای طولانی در دنیای Destiny غوطهور شوند، خبر بسیار خوشحالکنندهای است، بهویژه که پس از تجربهی کمپین Lightfall، ممکن است مدتی طول بکشد تا طعم تلخ آن از ذهنها پاک شود.
نئومونا؛ شهری با معماری خیرهکننده اما بدون حیات
اکثر زمان کمپین بازی در خیابانهای پرنور نئومونا سپری میشود؛ شهری که به طرز عجیبی تا به امروز از چشم بقیه کهکشان مخفی مانده، اما دارای ساختمانهای عظیم و تکنولوژی پیشرفتهای است که حتی از فناوری محافظان در عصر طلایی نیز برتر است. با این حال، این محیط جذاب تنها در ظاهر زنده است و عملاً خالی از زندگی به نظر میرسد، هرچند گفته شده که تا پیش از حمله اخیر کبال، این شهر از حیات سرشار بوده است. هر ناحیه از نئومونا شامل چندین ساختمان بدون ویژگیهای خاص و تعداد زیادی دشمن کبال و وکس برای نبرد است، اما به جز گشتهای معمول و رویدادهای عمومی که از سال ۲۰۱۴ در Destiny دیدهایم، چیز خاص دیگری برای تعامل وجود ندارد.
ممکن است این سؤال به ذهن برسد که: «آیا نباید این شهر پررونق در نپتون، پر از مردم برای صحبت کردن و تعامل باشد؟» بله، به نظر میرسد اینگونه باید باشد. عاقلانه است که این شهر به جای فضایی متروکه، مانند یک پارک تجاری با نمایی شبیه به ارواح، پر از حیات و ساکنان زنده باشد. اما، در بازدید اولیه خود از نئومونا متوجه میشوید که تمامی شهروندان به شبکهای مجازی انتقال داده شدهاند تا به جاودانگی برسند و تنها به صورت سایهها و تصاویر محو شده در سطح شهر دیده میشوند. تنها موجودات فیزیکی در نئومونا دو Cloud Strider هستند که به نظر میرسد پیرو قانونی مشابه با «قانون دو» در دنیای Sith هستند، بنابراین هیچ شانس مواجهه با شخص سوم یا شاید کاراکتری جالبتر به طور تصادفی در شهر وجود ندارد.
دشمن جدید؛ ورود تهدیدی تازه و هیجانانگیز به میدان نبرد
با این وجود، حداقل یک دشمن جدید و هیجانانگیز برای نبرد در Lightfall وجود دارد؛ معرفی Tormentor، جنگجویی از نیروهای تاریکی که شما را با یک داس مرگبار تعقیب میکند و با استفاده از قدرتهای سرکوبگرانه، تواناییهای شما را غیرفعال میسازد و با حمله مرگباری که قادر به حذف شما در یک ضربه است، به تهدیدی واقعی تبدیل شده است. Tormentor به عنوان اولین سرباز واقعی نیروهای تاریکی، پس از سالها حدس و گمان دربارهی کشتیهای هرمی و موجودات ناشناخته، معرفی شده است و میتواند نویدبخش آیندهای باشد که در آن با دشمنان جدیدی روبهرو شویم. اگرچه شاید به دلیل کمبود تنوع، از این دشمن در کمپین بیش از حد استفاده شده باشد، اما همچنان به عنوان چالشی لذتبخش و تازه در بازی Destiny حضور دارد و به عنوان یکی از ابزارهای جدید در بازی به شمار میآید که امیدواریم بیشتر از Lucent Hive فراموششده در کمپینهای آینده مورد استفاده قرار گیرد.
تغییرات تاکتیکی و چالشهای تازه برای بازیکنان
در کنار تغییرات جذاب، اضافه شدن کبالهای مجهز به قدرتهای تاریکی نیز یکی از تغییرات کمتر هیجانانگیز محسوب میشود. این دشمنان بهطور مکرر پس از مرگ، یک قطعه از خود به جا میگذارند که به همتیمیهایشان سپری قوی میدهد، مگر اینکه فوراً نابود شود. هرچند این قابلیت چالشی جدید برای بازیکنان ایجاد میکند، اما از سویی دیگر، موجب کند شدن ریتم مبارزات نیز میشود؛ زیرا بازیکنان مجبورند سپرهای دشمن را از بین ببرند و سپس مبارزه را ادامه دهند، و این کار باید بهطور مکرر انجام شود.
تغییر بزرگ دیگر این است که Lightfall نحوه مدیریت سختی فعالیتهای پایان بازی در Destiny را به طرز قابلتوجهی تغییر داده و در برخی موارد، سطح سختی آن را به شدت افزایش داده است. این توازن جدید در سطح سختی، باعث میشود فعالیتهای کمتری حس یکنواختی و خستهکنندگی داشته باشند، از جمله Nightfall Strikes و کمپین افسانهای، که چالشهای مرگباری را به همراه دارند. هرچند بیشتر این فعالیتها نیاز به تعامل با کمپین نهچندان هیجانانگیز Lightfall دارند، اما حداقل مقداری هیجان و تنوع را به گیمپلی بازی اضافه میکنند و تجربه بازیکنان را بهبود میبخشند.
نظرات کاربران