بررسی Destiny 2 | The Final Shape – پایان حماسی و تولد دوباره در دنیای بیپایان
بازی Destiny را در طول یک دهه گذشته، با همه اوجهای فراموشنشدنی و سقوطهای دردناک، بهصورت منظم تجربه کردن، یک جهش عظیم از اعتماد به شمار میرفت. این داستان ناپایدار همیشه احساس نمیشد که به جایی ارزشمند ختم میشود، اما با Destiny 2: The Final Shape این اعتماد سرانجام پاداش داده شد. کمپین بازی، داستانی که از سال ۲۰۱۴ آغاز شده بود را به نقطه اوج میرساند، زیرکلاسهای جدید Prismatic دقیقا همان شوک مورد نیاز برای سیستم Sandbox بازی هستند، مجموعه جدید سلاحها با انفجارهایی هیجانانگیز برای تجربه بازی همراه است، و دشمنان قدرتمند Dread تنوع و چالشی خوشایند به میدان نبرد اضافه میکنند. حتی حمله جدید (Raid)، که شکست آن پس از روزها تلاش به دست آمد، یکی از چشمگیرترین و بهشدت چالشبرانگیزترین فعالیتهایی است که تاکنون توسط توسعهدهنده Bungie ارائه شده است. Destiny 2 همچنان به دلیل مشکلات قدیمی و سیستمهای پیچیده RPG آن، آشفته به نظر میرسد، اما در حال حاضر از هر زمان دیگری لذتبخشتر است و این کافی است تا رضایت بسیاری از بازیکنان با تجربه را فراهم کند.
برای اطلاع سریع از کارت ها و کمبوهای جدید انواع ایردراپ ها و آموزش های اختصاصی عضو کانال تلگرام هوش فعال شوید برای عضویت در کانال تلگرام کلیک نمایید
اگر در حال حاضر به مهمانی بزرگ این اپرای فضایی پیوستهاید، The Final Shape جدیدترین و بهترین گسترشدهنده در مجموعه مداوم چندنفره اولشخص جادویی Bungie است. بهعنوان یک Guardian جاودانه و خطرناک، بازیکنان در طول سالها از بشریت در برابر تهدیدهای مختلف بیگانه دفاع کردهاند؛ از حشرات جادویی شرور تا ارتشی از رباتهای فوقالعاده خستهکننده، همه این مبارزات با لوت کردن سلاحها و زرههای جذاب، باز کردن تواناییهای جدید جادویی، افزایش سطح و مدیریت چندین ارز مختلف و سیستمهای RPG بهطرز پیچیدهای همراه بوده است که اگر دوستی برای راهنمایی در ابتدای بازی نداشته باشید، احتمالاً با انبوهی از منوها و سیستمهای پیچیده روبهرو خواهید شد که سردرگمکننده است. پس از هفت سال گسترشها، پچها و بهروزرسانیهای فصلی، Destiny 2 به یکی از بهترین و در عین حال پیچیدهترین بازیهای موجود در قالب یک بسته خدمات زنده تبدیل شده است. این بازی ترکیبی از عشق و نفرت را برای مخاطبان خود به همراه دارد. این کمپین سرانجام مخاطبان را بهخوبی با وحشت وجودی The Witness همراه میکند.
The Final Shape مأموریت دشواری دارد: پایان دادن به داستان اصلی نبرد خیر و شر که از اولین نسخهی Destiny به طور ناپیوسته به نمایش درآمده است. اگرچه این داستان بیشتر ترکیبی از کلیشههای تکراری، جملات علمی تخیلی پیچیده و دنیای رواییای است که به حدی پیچیده است که بازیکنی مجبور شد ویدیویی دهساعته در یوتیوب برای توضیح آن بسازد، اما گاهی اوقات نیز شخصیتهای جذاب و لحظات معناداری را به ارمغان میآورد، مانند آنچه در The Witch Queen سال ۲۰۲۲ دیده شد. خوشبختانه، The Final Shape خود را در بین آن نمونههای نادر داستانگویی محکم قرار میدهد و سرانجام بر شرارت بزرگ متمرکز میشود که از ابتدای کار به آن اشاره شده بود، برای یک رویارویی نهایی که سرنوشت جهان را تعیین میکند.
دشمن اصلی این قسمت به شکل The Witness ظاهر میشود. اگرچه افشای اولیه این شخصیت و تنظیمات داستانی که طی دو سال گذشته برای رسیدن به این پایان انجام شده، مرا تحت تأثیر قرار نداد، اما کمپین The Final Shape با کاتسینهای قدرتمند و توضیحات جامع، نهایتاً مرا قانع کرد که این شخصیت شرور بیشتر از آنچه انتظار داشتم جذاب است. تهدیدی که بشریت با آن روبهروست، بالاخره واقعی به نظر میرسد و مانند یک سایه دور که فقط قرار ملاقات با آن داریم، نیست. همچنین، بسیار خوشحالکننده است که بالاخره پاسخهای واقعی به سوالاتی که سالهاست در ذهن ما بودهاند، داده شده است.
با این حال، همچنان نقاطی در The Final Shape وجود دارد که روایی ضعیف همیشگی Destiny به سنت خود ادامه میدهد؛ مثلاً در پرده میانی که به یک درام با فرمانده Zavala میپردازد، او ناگهان (با کمترین توجیه) به یک شخصیت احساسی تبدیل میشود تا کمی تنش غیرواقعی به داستان اضافه کند. همچنین، داستانهای جانبی با شخصیتهای مبهمی که از فصلهایی بازمیگردند که شاید تجربه نکردهاید یا از نوشتههای رواییای که احتمالاً نخواندهاید، بیشتر تمرکز را از رویارویی اصلی دور میکند، بدون اینکه چیز خاصی به آن اضافه کنند همان نوع روایت گیجکنندهای که از سال ۲۰۱۴ در Destiny دیده میشود و مخاطبان را آزار داده است.
The Final Shape موفق میشود به مهمترین هدف خود دست یابد: ارائهی یک پایان رضایتبخش برای این حماسهی طولانی، و این موفقیت به طرز شگفتآوری با مهارت انجام شده است. البته همچنان موضوعات حلنشده و سوالات بیپاسخی وجود دارند که احتمالاً در آینده به آنها پرداخته میشود، اما سرانجام پایان مناسبی برای داستان اصلی که در طول این سالها دنبال کردهایم، ارائه شد. این پایان با نبردهای حماسی و لحظات احساسی همراه بود که بهمراتب بهتر از آنچه انتظار میرفت، داستان را جمعبندی کردند.
مراحلی که در طول کمپین بازی تجربه میکنید و مناطق جدیدی که به آنها قدم میگذارید، نیز از بهترین مکانها تا به امروز هستند. در جریان کاوش در بدن یک خدا، وارد The Pale Heart of the Traveler خواهید شد؛ واقعیتی عجیب که در آن خاطرات، آرزوها و ترسها به صورت فیزیکی ظاهر میشوند. آنچه بهعنوان دنیایی ایدئال اما عجیب آغاز میشود، بهتدریج به یک منظرهی وحشتناک تبدیل میشود، زیرا آرزوهای پیچیده The Witness آن را فاسد میکنند، و دستها و صورتهای بزرگی در محیط ظاهر میشوند. این موضوع باعث میشود فضا حالتی ناراحتکننده و سورئال پیدا کند که بهشدت متفاوت از مناطقی است که تاکنون بازیکنان تجربه کردهاند. همچنین، خوشحالکننده است که بالاخره نقشهای در بازی وجود دارد که صرفاً یک حلقه با چند منطقه کوچک برای کاوش نیست، بلکه ساختاری تقریباً خطی دارد که احساس میکنید از شایر تا کوه دوم در حال سفر هستید تا دنیا را نجات دهید.
به همین ترتیب، مأموریتهای The Final Shape نیز از موفقیتهای The Witch Queen پیروی میکنند و مکانیکهای کوچکشدهی رید و مبارزات چالشبرانگیز را به بازی اضافه میکنند، که بیشتر از تیراندازیهای بیهدف است که گاهی Destiny به آن تبدیل میشود. در یکی از مراحل، بین دو واقعیت جابجا میشوید تا معمایی را حل کرده و یک رئیس بزرگ را شکست دهید، و در مرحلهای دیگر، به قلههای یخی میروید و از بادهای شدید برای پرش از شکافهای عظیم استفاده میکنید. هر مرحله به خوبی یک مکانیک جدید را به شما آموزش میدهد و به تدریج پیچیدگی مبارزات و حل معماها را افزایش میدهد، تا جایی که در نبرد نهایی، با جابجا کردن چندین مسئله در آن واحد، یکی از حماسیترین نبردها را تجربه خواهید کرد.
یکی از مواردی که این مأموریتها را جذاب میکند، اضافه شدن اولین گروه دشمن جدید به Destiny پس از شش سال است که The Dread نام دارند. حتی دو گروه دشمنی که در نسخههای قبلی Destiny اضافه شده بودند، بیشتر نسخههای تغییریافتهی دشمنان موجود بودند، بنابراین میتوان گفت که Dread اولین گروه کاملاً جدیدی است که تا به حال معرفی شدهاند و تأثیر زیادی بر گیمپلی داشتهاند. موجودات Grim، که شبیه خفاشهای عظیم هستند، با آتش انفجاری به شما حمله میکنند و با جیغهای خود حرکت شما را کند میکنند؛ وقتی در گروههای بزرگ ظاهر میشوند، بسیار خطرناک هستند. Husk نیز جنگجویان نزدیکزن هستند که با تیغههای کشنده به سمت شما هجوم میآورند و اگر آنها را به روشی خاص نکشید، موجودات انفجاری را به سمتتان پرتاب میکنند. بیشتر این اضافهها عالی هستند و تنوع لازم را به گیمپلی اضافه میکنند که با گذشت زمان دچار رکود شده بود. با این حال، برخی از دشمنان الهامبخش نیستند؛ به عنوان مثال، دشمنان Attendants و Weavers تقریباً به عنوان دشمنان بازطراحیشده از یک نژاد موجود به نظر میرسند و شما را با تواناییهای آزاردهندهای مانند کاهش بیش از حد سرعت حرکت مورد حمله قرار میدهند، که منجر به مرگهای ناگهانی میشود و احساس ناعادلانهای ایجاد میکند. با این حال، این شکایتهای جزئی در مقایسه با جذابیت کلی گروه Dread است که تجربه مبارزات با آنها واقعاً سرگرمکننده است.
گروه Dread واقعاً عالی است و تنوع مورد نیاز را به گیمپلی تزریق میکند. همانطور که همیشه در بستههای الحاقی Destiny مشاهده میشود، The Final Shape نیز با مجموعهای از ابزارهای منحصربهفرد و جذاب برای غارت و استفاده علیه دشمنانتان عرضه میشود. The Call، یک سلاح کمری کوچک که موشکهای مینیاتوری شلیک میکند، واقعاً عالی و سرگرمکننده است. Lost Signal نیز یک نارنجکانداز است که مجموعهای از مواد منفجره را شلیک میکند که به مرور زمان آسیب وارد میکنند. با این حال، آیتم مورد علاقه شخصی من، یک سلاح خاص به نام Hazardous Propulsion است که هر بار که از توانایی کلاسی خود استفاده میکنید، مجموعهای از موشکها را از پشت شما شلیک میکند و در مواقع بحرانی به شدت کارآمد است کاملاً شیفته این سلاح شدهام. Destiny همیشه به دلیل گانپلی فوقالعادهاش مشهور بوده، حتی وقتی سایر جنبههای بازی چندان جلب توجه نکردهاند. اما حتی برای بازیای که به داشتن سلاحها و زرههای بینظیر معروف است، The Final Shape در ارائه این امکانات واقعاً برجسته عمل کرده است.
علاوه بر این، The Final Shape به مجموعه جادوهای فضایی Destiny نیز افزوده است و یک زیرکلاس جدید به نام Prismatic را معرفی میکند که به شما اجازه میدهد برخی از تواناییهای Light و Darkness که در زیرکلاسهای دیگر یافت میشوند را ترکیب کنید تا ترکیبهای جدیدی ایجاد کنید. همچنین، تواناییهای جدیدی مانند نارنجکهایی که انواع مختلفی از آسیبها و تأثیرات وضعیت را ترکیب میکنند نیز اضافه میکند، که به شما امکان میدهد دشمنان را در هوا معلق کنید و همه چیز را در اطراف الکتریسیتهزده کنید. همچنین، سوپرهای جدیدی اضافه شده است که ممکن است به شما امکان دهد تبرهای عظیم و انفجاری را به میدان جنگ پرتاب کرده و سپس آنها را دوباره بردارید و ویرانی به بار بیاورید. توانایی ترکیب عناصر و مهارتهایی که قبلاً تنها در کلاسهای خاص قابل استفاده بودند، یک تغییر اساسی در بازی ایجاد میکند و امکان ایجاد بیلدهای مختلف و تنظیمات شخصیسازیشده بیشتری را فراهم میآورد. پس از ساعتها آزمایش با این زیرکلاسها و باز کردن تمام گزینههای سفارشیسازی مختلف، هنوز احساس میکنم که فقط سطح اولیه این قابلیتهای منحصربهفرد و عمیق را خراش دادهام.
این زیرکلاسهای جدید Prismatic در زمان مناسبی عرضه شدهاند، زیرا به شدت به آنها در رید Salvation’s Edge نیاز خواهید داشت؛ این رید که به عنوان نهاییترین آزمون مهارتها، تسلط بر بیلدها، و تسلیحاتی که غارت کردهاید، عمل میکند، سختترین چالش Bungie تا به حال است. پس از بیش از ۲۵ ساعت تلاش برای گذراندن این رید، به راحتی میتوانم بگویم که این رید در صدر لیست ریدهای مورد علاقه من قرار گرفته است. مکانیکهای پیچیدهای دارد که نیاز به دقت و ارتباط دقیق بین اعضای تیم دارند. دشمنانی که بهطور مداوم ظاهر میشوند مهارتهای شما را به چالش میکشند و برای اولین بار در تاریخ Destiny، هیچ فضایی برای بازیکنانی که بخواهند عقب بنشینند و توسط دوستانشان حمایت شوند، وجود ندارد. اگر هر یک از شش عضو تیم شما نقشش را به درستی ایفا نکند، بارها و بارها توسط دشمنان نابود خواهید شد. برای من، که عاشق چالش هستم، تسلط بر هر یک از این مراحل یکی از برترین تجربههای Destiny بوده است.
در نهایت، محتوای اپیزودیک جدیدی به نام “Echoes” به تازگی به همراه فعالیتهای اختیاری بیشتری مانند Exotic Quests عرضه شده است که هدف آنها حفظ تعامل بازیکنان پس از پایان کمپین اصلی این بستهالحاقی است. محتوای فعلی این اولین اپیزود پس از The Final Shape تا حدود زیادی همان مدل خستهکننده همیشگی را دنبال میکند که شما را وادار به انجام فعالیتهای گروهی هر هفته برای باز کردن بخشهای کوچکی از داستان و دریافت تجهیزات جدید میکند. اما Exotic Quests و دیگر غافلگیریهایی که به بازی اضافه شدهاند، واقعاً مرا تحت تأثیر قرار دادهاند. بعید میدانم که این محتوای تدریجی به اندازه کمپین و رید The Final Shape من را درگیر نگه دارد، اما مطمئناً یک قدم رو به جلو نسبت به مدل فصلی قبلی است که بیشتر به بهروزرسانیهای مکرر و کمتر محتوایی متکی بود.
نتیجهگیری
از همان ابتدای تجربه The Red War در هفت سال پیش، پتانسیل Destiny 2 به وضوح نمایان بود، اما Bungie هرگز نتوانست از آن پتانسیل به طور کامل استفاده کند تا اینکه The Final Shape عرضه شد. داستان این بستهالحاقی نهایی به طور عمده در ارائه یک پایان رضایتبخش موفق عمل میکند، رید آن به شدت سخت و حماسی است، زیرکلاسهای Prismatic به جنگها جان تازهای میبخشند، و دشمنان جدید تنوعی بسیار مورد نیاز را به بازی اضافه میکنند. هیچیک از اینها باعث نمیشود که سیستمهای پیچیده نقشآفرینی، ارزها، و داستانهای پراکنده Destiny راحتتر درک شوند اما برای اولین بار در مدتی طولانی، میتوانم با اطمینان کامل توصیه کنم که از این تاریکی عبور کنید، چرا که اکنون یک نور درخشان و امیدوارکننده در انتهای تونل دیده میشود.
نظرات کاربران