بررسی بازی جذاب Dustborn برای ایکس باکس XBox One
برای اطلاع سریع از کارت ها و کمبوهای جدید انواع ایردراپ ها و آموزش های اختصاصی عضو کانال تلگرام هوش فعال شوید برای عضویت در کانال تلگرام کلیک نمایید
گفتگوهای عمیق در مناظر غمانگیز، داستانی چندلایه پر از توطئهها، کنسرتهای راک با عناصر بازیهای ریتمیک و سیستم مبارزهای که در آن، دشمنان را با کلمات مغلوب میکنید Dustborn یکی از غافلگیرکنندهترین و غیرمعمولترین ترکیبهای ژانری است که ممکن است تجربه کنید. اگرچه این بازی بیعیب نیست و در برخی جنبهها میتوان تأثیر تولید مستقل آن را مشاهده کرد، مثل انیمیشنهای کمی خشک، اما همچنان به شدت جذاب است. داستان آن بسیار هیجانانگیز است، شخصیتهای دوستداشتنی آن به راحتی قابل همذاتپنداری هستند و اتمسفر سفر جادهای آن به خوبی اجرا شده است. این ترکیب باعث میشود که سخت بتوان از آن دست کشید تا به پایان برسد.
از ساحل غربی تا شرقی راهی طولانی است
باید دانست که Dustborn مانند گرگی در لباس میش است. این بازی سیاسی است و وضعیت واقعی ما را نقد میکند. سبک هنری کمیک با رنگهای درخشان و استفاده از آوانماها در ابتدا فضای شادی را القا میکند، اما این ظاهری فریبنده است. با وجود طنز فراوان، بازی یک آینده تاریک از آمریکای تجزیهشده را به تصویر میکشد که در قالب یک سفر جادهای وحشیانه تجربه میشود. ترس از افراد یونیفرمپوش همواره حس میشود. بهویژه بعد از اعتراضات واقعی علیه خشونت پلیس پس از قتل تراژیک جورج فلوید، Dustborn را میتوان پاسخی مستقیم به وضعیت سیاسی کنونی ایالات متحده دانست.
شخصیتهای اصلی این بازی یک گروه متنوع با پیشینههای فرهنگی و هویتهای جنسیتی مختلف هستند که بهعنوان حاشیهنشینان جامعه شناخته میشوند. به همین دلیل، میتوان انتظار داشت که این بازی قبل از انتشار، هدف گروههای راست افراطی قرار گیرد. تعجبی نخواهد داشت اگر Dustborn در زمان عرضه با بمباران نقدهای منفی در پلتفرمهایی مثل Steam مواجه شود.
داستانی بدون ابهام
بله، این بازی موضع روشنی علیه فاشیسم دارد. به عنوان مثال، در یکی از بخشهای ابتدایی بازی، شخصیتهای اصلی در یک رستوران دورافتاده برای صرف ناهار توقف میکنند. در حالی که همه منتظر یک وعده غذایی خوشمزه هستند، دو مأمور یک واحد پلیسی نظامی وارد رستوران میشوند. این مأموران که به حضور غریبهها در منطقه خود عادت ندارند، با استفاده از سوءاستفاده از قدرت و تهدیدهای غیرمستقیم، ناراحتی خود را نشان میدهند. آنها از افراد مدارک شناسایی میخواهند و نسبت به وضعیت اجتماعی اعتراض میکنند و روشن میسازند که غریبهها در قلمروشان جایی ندارند. در اینجا میتوان انتخاب کرد که آیا همچنان تحمل کرد یا از قدرت ویژهای به نام “Vox” استفاده کرد. این قدرت با استفاده از کلمات، دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و کسانی که به این توانایی دست یافتهاند، مورد نفرت و تعقیب قرار میگیرند.
سیستم گفتگوی بلادرنگ جذاب
این رویارویی با پلیسها بسیار هیجانانگیز است زیرا تصمیمهای بازیکن تأثیر زیادی بر داستان میگذارد، عمدتاً از طریق گزینههای گفتگو. در ابتدا این بازی شباهتهایی با پیشگامان ژانر مانند The Walking Dead یا Life is Strange دارد، اما Dustborn در این زمینه یک قدم جلوتر است و شباهت بیشتری به بازی Oxenfree دارد. گفتگوها بهصورت بلادرنگ پیش میروند و اغلب میتوان تصمیم گرفت که سکوت کرد. داشتن آخرین حرف در هر شرایطی ممکن است اوضاع را بدتر کند، در حالی که در مواردی دیگر، قطع سریع مکالمه در زمان مناسب تأثیر بزرگی دارد.
بازیکنان همچنین بینشهای زیادی از دنیای ذهنی شخصیت اصلی، Pax، در قالب جعبههای متنی که در گوشه صفحه نمایش داده میشوند، دریافت میکنند. او به عنوان راوی، رویدادها را از دیدگاه شخصی خود تفسیر میکند. این سطح از روایت جذاب است زیرا Pax بهعنوان یک راوی ناآگاه اما غیرقابلاعتماد، برتری دانشی نسبت به بازیکن دارد. این امر بهویژه در مورد رویدادهای گذشته یا آینده جالب است که او تجربه کرده، اما بازیکن از آنها بیاطلاع است و این موضوع به ایجاد کنجکاوی بیشتر کمک میکند.
سیستمهای انتخاب و آمار جهانی
بخش بزرگی از بازی را گفتگوها و جستجو در محیط سهبعدی برای یافتن سرنخها تشکیل میدهد. در پایان هر بخش، یک خلاصه به شکل یک کمیکبوک زیبا ارائه میشود که میتوان آمار جهانی را مشاهده کرد و دید چه تعداد از دیگر بازیکنان همانند شما یا بهطور متفاوت تصمیمگیری کردهاند. بسیاری از پنلهای این کمیک میتوانند متفاوت به نظر برسند و اگرچه خط اصلی داستان تقریباً ثابت باقی میماند، تأثیرات کوچکتر انتخابها در طول بازی باقی میمانند.
Dustborn ترکیبی از ژانرهای مختلف است که توانسته بهشکل جذابی مسائل سیاسی را با داستانی عمیق و شخصیتهای قوی ترکیب کند و با وجود برخی ایرادات تکنیکی، تجربهای بینظیر از یک بازی ماجرایی و مبتنی بر دیالوگ ارائه دهد.
Dustborn یکی از بازیهای غیرمعمول و جذاب است که در آن داستانی عمیق، پر از توطئهها و شخصیتهای بهیادماندنی روایت میشود. در طول بازی، تجربههایی چون کنسرتهای راک با عناصر بازیهای ریتمیک و سیستم مبارزهای منحصربهفرد وجود دارد که بازیکنان میتوانند با استفاده از کلمات، دشمنان خود را تحت تأثیر قرار دهند. گرچه برخی از مشکلات فنی، نظیر انیمیشنهای نسبتاً خشک، در بازی مشاهده میشود، اما داستان جذاب و اتمسفر سفر جادهای بینظیر آن به اندازهای قوی است که تجربه بازی را بسیار لذتبخش میکند.
داستان و شخصیتها
داستان Dustborn در آیندهای تاریک و دنیایی تقسیمشده در آمریکا اتفاق میافتد. سبک هنری کمیک و رنگهای روشن در ابتدا فضایی شاد را القا میکند، اما به سرعت این ظاهر فریبنده کنار میرود و فضای تاریکی از یک جامعه تقسیمشده و تحت سلطه نیروهای نظامی آشکار میشود. این بازی به وضوح مسائل سیاسی واقعی، مانند خشونت پلیس و سرکوب آزادیهای مدنی را به تصویر میکشد.
شخصیتهای اصلی بازی از گروههای متنوع اجتماعی هستند که به عنوان “آنورمال” یا افراد دارای تواناییهای ویژه شناخته میشوند. این تواناییها به آنها اجازه میدهد از طریق کلمات و گفتار دیگران را تحت تأثیر قرار دهند. اما دولتهای آمریکا به شدت با این افراد برخورد میکنند و آنها را تعقیب و سرکوب میکنند.
مکانیزمهای بازی و سیستم گفتگو
یکی از ویژگیهای برجسته Dustborn، سیستم گفتگوی بلادرنگ آن است که به بازیکنان اجازه میدهد در هر لحظه تصمیمگیری کنند. مشابه بازیهای Oxenfree، گفتگوها در زمان واقعی اتفاق میافتند و انتخابها و واکنشهای بازیکن میتوانند مسیر داستان را تغییر دهند. این انتخابها همچنین تأثیر زیادی بر روابط بین شخصیتها دارند. هر شخصیت میتواند واکنش متفاوتی نسبت به انتخابهای بازیکن داشته باشد و این موضوع بر داستان و پایان بازی تأثیرگذار است.
علاوه بر سیستم گفتگوی پیشرفته، بازیکنان میتوانند از توانایی “Vox” برای تأثیرگذاری بر دیگران استفاده کنند. این توانایی به بازیکن اجازه میدهد تا از طریق گفتار، شخصیتهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهد، که این امر در برخی از لحظات حساس داستانی منجر به تغییرات بزرگ در روند بازی میشود.
جهانسازی و داستان پسزمینه
دنیای Dustborn به شکل بسیار دقیق و عمیقی طراحی شده است. وقایع بازی در آیندهای خیالی رخ میدهد، جایی که جامعه آمریکا به دو بخش تقسیم شده است: یکی بخش ثروتمند و نظارتمحور در ساحل غربی و دیگری جمهوری فقیرتر و سرکوبشده در ساحل شرقی. هرکدام از این مناطق با مشکلات و تنشهای اجتماعی خود روبرو هستند و این موضوعات از طریق داستان و سفر شخصیتها به خوبی نمایان میشود.
داستان و گیمپلی
بازی Dustborn با استفاده از تکنیکهای جذاب و نوآورانه، داستانی عمیق و جالب را روایت میکند. شخصیت اصلی، Pax، از یک دستگاه دستی مخصوص بازی برای شکار Echoes استفاده میکند که به طرز قابل توجهی به مکانیکهای مشابه در بازیهای Ghostbuster شبیه است. این Echoes، که از رویدادی به نام “The Broadcast” به جا ماندهاند، صداهای روحی هستند که در سر مردم گیر میکنند و افکارشان را مبهم میکنند. Pax با توانایی دیدن و ردیابی این Echoes و استفاده از آنها برای ارتقاء مهارتهایش، به این معماها میپردازد. یکی از شخصیتها به طعنه میگوید: “مثل شبکههای اجتماعی” که انتقاد واضحی از وضعیت کنونی جامعه است.
سبک روایت داستان
روایت داستان Dustborn به شیوهای تکهتکه و غیرخطی ارائه میشود. در حالی که سفر جادهای به صورت خطی و در قسمتهای مختلف روایت میشود، بازی از طریق صحنههای رویایی زمان را جابجا میکند. این شیوه روایت باعث میشود تا بازیکن در طول بازی با لحظات “آها!” مواجه شود، جایی که پاسخهای سوالات باز شده و سوالات جدیدی ایجاد میشوند.
موسیقی و بازیهای ریتمیک
تا اینجا بیشتر به داستان، شخصیتها و بخش ماجراجویی پرداخته شده است، چرا که اینها قلب بازی را تشکیل میدهند. معماها هرگز دشوار نیستند، اما جستجو در محیطها برای تعاملات و جمعآوری سرنخها بسیار سرگرمکننده است. هر یک از اعضای گروه دارای تواناییهای خاصی هستند که میتوانند در زمانهای مناسب مورد استفاده قرار گیرند، مانند هک کردن ترمینالهای کامپیوتری یا شکستن درها.
بخشهای دیگری از بازی که به طور منظم ظاهر میشوند و تنوع بیشتری ایجاد میکنند، کنسرتهای راک و صحنههای مبارزه هستند. کنسرتها به خوبی طراحی شدهاند و با انتظار بازیکنان از بازیهای ریتمیک همخوانی دارند: نمادهایی که با دکمههای کنترلر شما همراستا هستند، از چهار طرف به سمت شما میآیند. اگر به موقع آنها را فشار ندهید، Pax نادرست میخواند و یا دیگران نواهای نادرستی میزنند. این صحنهها از نظر تماتیک بسیار خوب با بازی هماهنگ هستند و روحیه سفر جادهای و دوستی را به تصویر میکشند.
صحنههای مبارزه
نقطه ضعف بزرگ Dustborn، صحنههای مبارزه آن هستند. در این صحنهها، Pax و اعضای دیگر گروه به مبارزه با دشمنان میپردازند. ایده پشت سیستم مبارزه مناسب و نوآورانه است: Pax همچنین از Vox خود در مبارزه استفاده میکند و حملات ویژهای با کلماتش به دشمنان میزند. به عنوان مثال، او میتواند دشمنان را متقاعد کند که در حال سوختن هستند یا آنها را به حمله به یکدیگر ترغیب کند. با این حال، سیستم ترکیبی جالبی وجود ندارد و برای بقا در مبارزات، نیازی به تاکتیک خاصی نیست. کافی است به طور تصادفی به همدیگر ضربه بزنید تا جان سالم به در ببرید.
در مجموع، Dustborn با داستانی جذاب و شخصیتهای عمیق، تجربهای منحصربهفرد را ارائه میدهد، اما صحنههای مبارزه آن نتوانستهاند به سطح سایر بخشهای بازی برسند.
گرافیک و انیمیشنها
مبارزات در Dustborn با انیمیشنهای خندهدار به تصویر کشیده شدهاند و نشان میدهد که خلاقیت و اشتیاق در طراحی آنها وجود دارد. اما از نظر گیمپلی، این مبارزات تنها در حد قابل قبول باقی میمانند. کیفیت متنهای مربوط به مبارزات نیز به سرعت کاهش مییابد. Pax برای شارژ Vox خود، در نبردهای کلامی با دشمنان شرکت میکند که همزمان با آهنگ پسزمینه اجرا میشوند. متأسفانه، این گفتگوها به ندرت خندهدار هستند و خیلی از اوقات به شوخیهای بد و نچسب متکیاند.
نقاط ضعف در گیمپلی مبارزات
یکی از مشکلات اصلی این است که صدای شخصیتها در این صحنهها هیچ حس حرکت یا جنگیدن را منتقل نمیکند. نه نفسزنی وجود دارد و نه صدای نفسهای سنگین، به طوری که به نظر میرسد آنها در حال نشستن بر سر یک میز هستند. همچنین، با وجود اینکه صحنههای مبارزه نسبت به دشمنان عادی به توجه بیشتری نیاز دارند، هنوز هم میتوانستند به خوبی تنظیم شوند.
چالشهای باسی و پیشرفت
در Dustborn، Boss Fightها ایدههای داستانی موفق و تخیلی دارند، اما بهطور کلی، این صحنههای اکشن تنها بخش کوچکی از بازی را تشکیل میدهند. اگر مبارزات خیلی خستهکننده شوند، میتوانید سطح دشواری را کاهش دهید تا به سرعت به بخش ماجراجویی باکیفیت بازی بازگردید. این ویژگی به ویژه برای افرادی که تجربه کمی در بازیهای اکشن دارند، جذاب است. همچنین، قابلیت پیشرفت از طریق مهارتهایی که با استفاده از Echoes به دست میآورید، به تنوع بازی کمک میکند.
نتیجهگیری
بهطور کلی، من Dustborn را دوست دارم. این بازی دارای شخصیتهای قوی و داستانی هیجانانگیز است که مرا تا پایان بازی مجذوب خود کرد. Dustborn علیه نژادپرستی و سرکوب است و به حقوق جامعه LGBTQ+ توجه میکند، بدون اینکه خود را به اجبار تحمیل کند. تعاملات طبیعی و محترمانه بین اعضای گروه به وضوح قابل توجه است و به لطف صداپیشگان فوقالعاده، به سرعت به این شخصیتها علاقهمند می شوید.
این شخصیتها عنصر مرکزی در بخش ماجراجویی بازی هستند و به خاطر آنها، این سفر جادهای در ذهنم باقی خواهد ماند. تنها نقطه ضعفی که احساس میکنم، کمبود پختگی در مبارزات است. به عنوان کسی که به بازیهای اکشن شخصیت محور مانند Stellar Blade و Ultra Age علاقهمند است، این مبارزات از عمق و قدرت کافی برخوردار نبودند. با این حال، من میتوانم Dustborn را توصیه کنم و این بازی یکی از بهترین عناوین جدید امسال است.
نظرات کاربران