بررسی DLC Shadow of the Erdtree | تجربهای بینظیر از دنیای Elden Ring با مبارزات چالشبرانگیز و سلاحهای جدید
دو سال پیش وقتی نمره 10 به Elden Ring داده شد، نه تنها به این دلیل بود که بازیای فوقالعاده است، بلکه به این خاطر که استانداردهای جدیدی را برای بازیهای جهان باز تعیین کرد. شیوهای که این بازی، بازیکنان را به کاوش تشویق میکند، کنجکاوی را پاداش میدهد و چالشهای مختلف مبارزهای را با ارائه تعداد زیادی از سلاحها، جادوها و گزینههای ساخت متنوع و قابل استفاده فردی حل میکند، نمونهای بینظیر است. اکنون، استودیوی FromSoftware دوباره بازگشته تا بار دیگر استانداردها را برای همه ارتقا دهد، این بار در مورد انتظارات از یک DLC “ساده”. Shadow of the Erdtree ممکن است تفاوتی اساسی با بازی اصلی نداشته باشد، اما این گسترش به نوعی مانند نسخهای کوچکتر از همان تجربه است که تمام جادوی بازی Elden Ring را برای اولین بار دوباره بازسازی میکند، با محتوایی بیشتر از بسیاری از بازیهای کامل با قیمت بالا. این قلمرو وسیع و غیرمنتظره مملو از رازهای جدید، کشفیات تازه، تعداد زیادی گزینههای جدید ساخت و تجربه، و همچنین برخی از چالشبرانگیزترین و فراموشنشدنیترین مبارزات رئیسهای بازیهای Souls است که تاکنون دیده شده است.
برای اطلاع سریع از کارت ها و کمبوهای جدید انواع ایردراپ ها و آموزش های اختصاصی عضو کانال تلگرام هوش فعال شوید برای عضویت در کانال تلگرام کلیک نمایید
ورود به Shadow of the Erdtree با این تصور که بازیکن در مقام “Elden Lord” هست، با شکست مالنیا، موگ، پلاسیدوساکس، هیولای الدن و تمام تهدیدات بزرگ دیگر، خود را آماده کرده است. شخصیت بازیکن با سطح 150، سلاحها و تجهیزات کاملاً ارتقاء یافته و بیشترین تعداد فلاسکها مجهز شده بود… اما نباید زیاد طول کشید تا قلمرو سایه واقعیت را نشان دهد. حتی اگر تنها شرط دسترسی به مناطق جدید شکست رادان و موگ باشد که البته کار سادهای نیست بهتر است بازیکن با آمادگی کامل قدم به این عرصه بگذارد، زیرا این گسترش بسیار سخت است. FromSoftware در طراحی برخی از رئیسهای مراحل آخر مرز میان انصاف و بیانصافی را تا حدی رد میکند، شاید حتی بیش از همیشه به این مرز نزدیک میشود. اما مهم این است که هرگز از این مرز عبور نمیکند و این تعادل ماهرانه به همراه طراحی فوقالعاده مبارزات رئیس – برخی از هیجانانگیزترین و رضایتبخشترین رئیسهای Elden Ring و حتی کل ژانر Soulslike را ارائه میدهد.
مسئله فقط کیفیت این مبارزات نیست؛ Shadow of the Erdtree از نظر تعداد رئیسها نیز غنی است. طبق شمارش، بیش از 40 رئیس در این گسترش وجود دارد، که از این تعداد 10 رئیس بزرگ و برجستهاند که با شکست آنها، پاداشهایی با عنوان Remembrance دریافت میشود. اگر این تعداد را با بیش از 100 رئیس در بازی اصلی مقایسه کنیم، بخش بزرگی از محتوا را پوشش میدهد.
وقتی نقشه را باز میکنید، شاید به نظر نرسد که قلمرو سایهها خیلی بزرگ باشد، اما در واقع این منطقه بهشدت متراکم است زیرا در لایههای مختلف قرار دارد. مسیرها به سمت ویرانههایی که در آسمان معلق هستند هدایت میشوند، برخی از آنها به عمق زیر زمین میروند و برخی دیگر شما را به جهاتی میکشند که حتی باور نخواهید کرد بتوانید به آنجا بروید. ممکن است یک نردبان مخفی در گوشهای دور از دیوارهای قلعه پیدا کنید و بعد از آن مسیری را برای یک ساعت دنبال کنید تا به ناحیهای کاملاً جدید و دستنیافتنی برسید.
اما با وجود تمام کشفیات، هیچگاه احساس سردرگمی یا بیاطمینانی نسبت به مسیر بعدی نداشتم. هدف اصلی این DLC، دنبال کردن ردپای نیمهخدای میکلا است که گوشت خود را رها کرده و به قلمرو سایه گریخته است. این ردپاها توسط صلیبهای بزرگی مشخص شدهاند که به عنوان نشانهای ظریفی عمل میکنند تا به شما نشان دهند که در نزدیکی مسیر اصلی داستانی قرار دارید، بدون آنکه احساس کنید بازی به شما تحمیل میکند که به یک مسیر خاص بروید.
علاوه بر مأموریت اصلی، تعداد زیادی شخصیت غیرقابلبازی (NPC) جدید در این بسته گسترش وجود دارد که شامل هفت پیرو میکلا است و در طول سفر با آنها برخورد خواهید کرد. هر یک از این شخصیتها دارای خط داستانی کوچکی هستند که به داستان اصلی مرتبط میشود و اقدامات شما میتواند حتی بر برخی از نبردهای پایانی با باسها تأثیر بگذارد. با اینکه خود را بیشتر از طرفداران معمولی دنیای Elden Ring میدانم و به اندازه برخی از دانشمندان عمیق به این جهان وارد نشدهام، حتی با دانش محدودی که از داستان دارم، از برخی از آشکارسازیهای حیرتانگیز و شگفتآور در انتهای این داستان قدردانی کردم، که کاملاً ارزش تلاش برای رسیدن به آن را داشت.
Shadow of the Erdtree به نوعی یک ماجراجویی کامل از Elden Ring است که در مقیاسی کوچکتر عرضه شده است.
مبارزه با باس نهایی این بسته گسترش حدود ۲۵ ساعت طول کشید، اما بهراحتی میتوان تصور کرد که ۱۵ تا ۲۰ ساعت دیگر را تنها در همین بازیگذاری صرف کرد. همچنان چند باس اختیاری دارم که باید شکست دهم، مناطقی روی نقشه هستند که هنوز بهطور کامل کاوش نکردهام، سلاحها و مهارتهایی که هنوز امتحان نکردهام، و ماموریتهای جانبی که قصد دارم به پایان برسانم. این کاملاً شبیه به تجربه من پس از حدود ۸۰ ساعت بازی در نسخه اصلی است، که منطقی است زیرا Shadow of the Erdtree به نوعی یک ماجراجویی کامل از Elden Ring است که بهصورت فشرده شده ارائه شده است. این تجربه را به شکلی جمعوجورتر فشرده میکند، و تمامی آن بهطور کاملاً مناسبی برای شخصیتهای نهایی بازی که فکر میکردند همه چیز را دیدهاند، تنظیم شده است.
سلاحهای انتخابی
با اینکه لحظات شگفتانگیزی مانند اولین بار که با آسانسور به رودخانه سیوفرا رفتم تجربه نکردم، کاوش و کشف در قلمرو سایه همچنان به لطف طراحی هنری خارقالعاده، تنوع بالای مناطق و پاداشهای جذاب در هر گوشه از مسیر، لذتبخش است. در این بسته گسترش هشت نوع سلاح جدید معرفی شدهاند، از چاقوهای پرتابی گرفته تا پنجههای حیوانی و شمشیرهای عظیم اوداچی سامورایی. مورد علاقه من از این تسلیحات جدید، شمشیر بزرگ سبک بهویژه میلِیدی است. نام این سلاح با حرکات شیک و قدرتمند آن که بهخوبی با هم ترکیب میشوند و در مقایسه با شمشیرهای بزرگ واقعی نسبتاً سریع هستند، کاملاً همخوانی دارد. برای من، این سلاح دقیقاً در نقطه تعادل قرار دارد. در واقع، بهجای استفاده از ساختار قدرتمند Bandit Curved Sword که مبتنی بر خونریزی بود (البته بدون White Mask، که شانس دستیابی به آن را از دست دادم)، بهسراغ یک ساختار قدرت/چابکی با استفاده از این سلاح رفتم و در بیشتر بخشهای DLC موفق عمل کردم.
در طول بازی، چندین سلاح دیگر را هم امتحان کردم، که این امر به لطف فرصتهای فراوان برای جمعآوری سنگهای باستانی اژدها (چه به شکل استاندارد و چه به شکل Somber) امکانپذیر شد. با این حال، در طول کاوشهایم متوجه شدم که با اینکه سلاحهای جدید جالب هستند بهخصوص جنگیدن با یک ارتش از دستها با دستهای خالی هیچکدام از آنها در نهایت به قدرت سلاحهایی که از بازی اصلی با خودم آورده بودم نرسیدند. شاید طلسمهایی را از دست داده باشم که باعث قدرت بیشتر این سلاحها شوند، اما امیدوار بودم بتوانم کل بسته Erdtree را با یک ساختار جدید بازی کنم. در عوض، به ساختار خونریزی کلاسیک خودم برگشتم تا وقتی اوضاع سخت شد، بتوانم به میزان ضربات مورد نیاز دست یابم البته، این ساختار در طول دو سال بازی اصلی بهخوبی بهینه شده است. با توجه به تعداد بالای ساختارهای جدید و امیدوارکننده، آرزو میکردم که اشکهای لاروال کمی فراوانتر بودند.
تنوع، چاشنی زندگی است
قلمرو Erdtree از جمله بستههای الحاقی بینظیر است که نهتنها شامل مجموعهای از سلاحهای جدید، بلکه تعداد زیادی از طلسمها، Ashes of War، احضار Spirit Ash، و طلسمهایی است که طیف گستردهای از سبکهای بازی را پوشش میدهند. طلسمهای جدید شامل مواردی همچون: افزایش قدرت حملات دو دستی، کاهش چشمگیر زمان جادوگری با هزینه افزایش آسیبپذیری، افزایش قدرت تواناییهای مبتنی بر stances، و یکی دیگر که با هر بار کشتن دشمن آسیب بیشتری وارد میکند، هستند. البته برخی از این طلسمها تنها نسخههای پیشرفتهتری از مواردی هستند که ممکن است قبلاً داشته باشید، و استفاده از آنها همچنان گزینهی هوشمندانهای است. در میان این تنوع ساختارهای جدید و جالب، احساس میکردم که ایکاش Larval Tears بیشتری در دسترس بود تا بتوانم با خیال راحت شخصیت خود را تغییر دهم. زیرا تا پایان کمپین Erdtree تقریباً تمام آنها را مصرف کرده بودم. با این حال، هنوز هم تعداد زیادی از ساختارهای مختلف وجود دارد که قصد دارم امتحان کنم و از همین حالا بهدنبال شروع دوبارهام تا آنها را تجربه کنم.
لذت آزادی
سفر در قلمرو سایه بهطرز مشابهی با سرزمینهای میانه ساختار یافته است، بهطوری که نقشه به چندین منطقه تقسیم شده است. از همان ابتدا، میتوانید به هر کجا که بخواهید بروید: میتوانید مسیر Cross Miquella را دنبال کنید تا به اولین “سیاهچال اصلی”، یعنی Belurat، برسید و با دشمنان وحشتناک عقرب مانند جدید روبرو شوید؛ یا از پلی در شرق عبور کنید و به سمت قلعه جادویی Ensis بروید که باید در آن با یکی از سختترین باسهای بسته الحاقی مواجه شوید؛ یا راهی پیدا کنید تا نیاز به عبور از هیچیک از آنها را دور بزنید و مستقیم به سمت Scadu Altus بروید که بهطور عمده به عنوان مرکز اصلی قلمرو سایه عمل میکند. سپس میتوانید مستقیماً به Shadow Keep بروید و با یکی از باسهای اصلی مبارزه کنید یا از یکی از خروجیهای دیگر آن برای کاوش بخشهای دیگر نقشه که دسترسی به آنها ممکن نیست، استفاده کنید. این حس آزادی بسیار لذتبخش است و همان طراحی استادانه جهان باز بازی اصلی را دارد، اما در مقیاسی که به اندازهی بازی اصلی وسیع نیست.
البته، اینکه آیا باید مستقیماً به سمت Shadow Keep بروید یا خیر، مسئلهای جداست. حتی با اینکه این محتوا برای انتهای بازی طراحی شده و احتمالاً به سرعت بازی اصلی سطح شخصیتتان افزایش پیدا نمیکند، یک سیستم مقیاسبندی قدرت جداگانهای وجود دارد که فقط در قلمرو سایه فعال است. در سراسر این سرزمینها Scadutree Fragments پراکنده شدهاند که میتوانید آنها را جمعآوری کرده و در Sites of Grace به کار بگیرید تا آسیب و مقاومت کلی خود را افزایش دهید. همچنین میتوانید Revered Spirit Ash Blessings پیدا کنید تا قدرت و مقاومت احضارهای Spirit Ash خود را بالا ببرید. این دو افزونهی هوشمندانه نهتنها حس مورد نیاز پیشرفت را به ارمغان میآورند، بلکه پاداش ارزشمندی برای کاوش و انگیزهای بیشتر برای ادامه جستجو هستند، بهخصوص اگر توسط یک باس شکست خوردهاید و نیاز دارید که قویتر شوید و دوباره بازگردید همه اینها در حالی است که توازن انتهای بازی اصلی را حفظ میکند، اگر شجاعانه تصمیم گرفتهاید که این DLC را قبل از بازگشت به بازی اصلی تجربه کنید.
نتیجهگیری
FromSoftware اعلام کرده که Shadow of the Erdtree تنها بسته الحاقی است که برای Elden Ring منتشر خواهد شد، بنابراین خوشبختانه تصور یک DLC بهتر از این دشوار است مگر اینکه انتظار داشته باشید این بسته به طرز رادیکالی متفاوت از آنچه که هست عمل کند. تمام آنچه که در بازی اصلی دوست داشتم، در یک بستهبندی فوقالعاده فشرده خلاصه شده است بستهای که به اندازهی بسیاری از بازیهای مستقل به تنهایی بزرگ است و تنها در مقایسه با دنیای وسیع Elden Ring به عنوان “کوچک” در نظر گرفته میشود. Erdtree مملو از رازها، گنجینههای ارزشمند، مبارزات چالشی با باسها، و موجودات وحشتناک است که باید با آنها روبرو شوید، همچنین شامل سلاحها، جادوها، Ashes of War، احضارهای Spirit Ash، طلسمها و موارد دیگر است که میتوانید با آنها بازی کرده و راههای جدیدی برای مقابله با مبارزات به یادماندنی و خشن پیدا کنید. به این موارد، افشاگریهای بسیار جالب در مورد داستان و همچنین طراحی بصری فوقالعاده و موسیقی خیرهکنندهای که همواره با باسهای بزرگ همراه است را اضافه کنید، و در نتیجه، با یکی از بهترین بستههای الحاقی که تا به حال تجربه کردهام، مواجه هستید.
نظرات کاربران