بررسی کامل بازی Ratchet and Clank : Rift Apart | تجربهای بینظیر با گرافیک خیرهکننده و گیمپلی جذاب
بازی Ratchet and Clank : Rift Apart ماجراجویی جدیدی از سری بازیهای پرطرفدار Ratchet and Clank است که در آن شخصیتهای محبوب این سری بار دیگر درگیر ماجراهای پر از هیجان و مبارزه برای نجات جهان میشوند. این بازی با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد پلیاستیشن ۵ و استفاده کامل از ظرفیتهای این کنسول، تجربهای زیبا، روان، و بسیار جذاب را برای بازیکنان فراهم کرده است. این نسخه جدید که پس از حدود یک دهه اولین ماجراجویی جدید آنهاست، توانسته نه تنها برای طرفداران قدیمی جذاب باشد، بلکه بازیکنان جدید را نیز مجذوب خود کند.
Ratchet and Clank: Rift Apart با داستانی پرمفهوم و نوآورانه، از ویژگیهای یک سفر چندبعدی بهره میبرد که تجربهای متفاوت و منحصر به فرد در این سری خلق کرده است. این بازی با ترکیب عناصری از شوتر سوم شخص و پلتفرمینگ، تجربهای روان و آسان در گیمپلی به ارمغان آورده و بازیکنان میتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. گیمپلی با بهرهگیری از ثبات و روان بودن در حالت Fidelity با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه، و در حالتهای Performance و Performance Ray Tracing که به نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه میرسند، تجربهای بسیار سریع و بدون اختلال را به بازیکنان ارائه میدهد.
برای اطلاع سریع از کارت ها و کمبوهای جدید انواع ایردراپ ها و آموزش های اختصاصی عضو کانال تلگرام هوش فعال شوید برای عضویت در کانال تلگرام کلیک نمایید
یکی از جذابترین نکات Rift Apart، زمان بارگذاری سریع و تقریباً نامحسوس آن است که تجربهای کاملاً روان و یکپارچه از ابتدای بازی تا انتها فراهم میکند. این بارگذاری سریع و بدون وقفه نه تنها تغییر بین شخصیتها یا مکانهای مختلف را آسان میکند، بلکه در پرش از ابعاد و مکانها نیز کاملاً مؤثر است. بارگذاریها به طور هوشمندانهای در قالب کاتسینها و تغییرات بصری مخفی میشوند، و این باعث میشود تا تجربه بازیکن در تمامی مراحل بازی کاملاً هموار باشد.
Ratchet and Clank: Rift Apart با طراحی گرافیکی بینظیر و استفاده از رنگهای شاد و متنوع، دنیایی چشمنواز و خیرهکننده خلق کرده که میتوان آن را زیباترین بازی پلیاستیشن ۵ تاکنون نامید. هر منطقه از بازی، از متروپولیس پرجمعیت Nefarious City تا سرسبزی Sargasso، با استفاده از قابلیتهای Ray Tracing به زیبایی و دقت طراحی شده است. جزئیات بازی به قدری دقیق هستند که حتی موهای Ratchet با کیفیت ۴K به وضوح قابل مشاهده است.
این بازی با ارائه صحنهها و کاراکترهای جدید که به خوبی در داستان جا گرفتهاند، به مجموعهای از شخصیتهای جدید و قدیمی تبدیل شده که نمیتوان بدون آنها سری Ratchet and Clank را تصور کرد. نوشتههای جذاب و عمیق بازی به داستان و شخصیتپردازی آن عمق و احساس بیشتری بخشیده و از این جهت Rift Apart یکی از تأثیرگذارترین بازیهای شرکت Insomniac به حساب میآید.
در پایان، باید گفت که Ratchet and Clank: Rift Apart یک موفقیت چشمگیر برای Insomniac و تجربهای فوقالعاده برای دوستداران بازیهای ویدیویی است. این بازی با گرافیک خیرهکننده، گیمپلی روان و سریع، و داستانی گیرا، تجربهای منحصر به فرد از بازیهای نسل جدید را برای بازیکنان به ارمغان میآورد که نباید از دست داد.
بازی Ratchet and Clank: Rift Apart توانسته با بهرهگیری از مفهوم مولتیورس یا چندجهانی، داستانی احساسی و کمدی را به صورت همزمان ارائه دهد. این بازی که از طنز و شوخطبعی بهروز و سرگرمکنندهای برخوردار است، تعادلی مناسب بین کمدی و احساسات عمیق برقرار کرده و موفق شده حس صمیمیت و صداقت در روایت را به بازیکنان منتقل کند. نکته جالب اینجاست که بازی به حدی به بازیکنان جدید نیز اهمیت میدهد که بدون نیاز به تجربه قبلی در این سری، لحظات جذاب آن برای همگان قابل لمس خواهد بود. این موضوع بهویژه با اضافه شدن مفهوم مولتیورس و معرفی شخصیتهای جدیدی که نسخههای متفاوتی از شخصیتهای قدیمی هستند، به خوبی محقق شده است.
یکی از برجستهترین ویژگیهای Rift Apart ورود Rivet به عنوان شخصیتی موازی و جدید است که نقش اساسی در داستان بازی دارد. Rivet که توسط جنیفر هیل صداپیشگی میشود، یک مبارز مقاوم در برابر امپراتور نفراریوس است و با ویژگیهای شخصیتی خاص و امیدوار به دنیای خود، خود را بهعنوان یکی از شخصیتهای ماندگار و خاطرهانگیز این بازی مطرح کرده است. او گرچه شباهتهایی با Ratchet دارد، اما شخصیتی مستقل و متمایز است که به دلیل عدم وجود Clank در کنارش در نبردهای خود، با مشکلات اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکند. با این حال، داستان او و چگونگی ارتباط آن با داستان Ratchet و Clank باعث شده تا Rivet به بخش جداییناپذیر این سری تبدیل شود.
در کنار Rivet، شخصیتهای اصلی بازی نیز از دیدگاه داستانی بهرهمند شدهاند و Ratchet با چالشهای داخلی خود مواجه است، از جمله تردیدهایش درباره جستجوی سایر لامبکسها. Clank نیز با چالشهایی در مورد ارزش خود در پی مصدومیت دست و پنجه نرم میکند. بازی با رویکردی جالب به موضوعات مربوط به سلامت روان پرداخته و با صداقت و عمق به بررسی مسائل احساسی شخصیتها میپردازد که همین امر، بازی را به یک ماجراجویی پرانرژی و رنگارنگ تبدیل کرده است.
Ratchet and Clank: Rift Apart برای اولین بار با ارائه مفهوم چندجهانی به صورت کامل، توانسته جنبههای سرگرمکننده و احساسی را با هم تلفیق کند. بازیکنان میتوانند از نسخههای جایگزین شخصیتها لذت ببرند و یا در چالشهای جدیدی که ناشی از تفاوتهای دنیایی است، غوطهور شوند. برای مثال، در بعضی مراحل بازیکنان با دو نسخه مختلف از یک سیاره مواجه میشوند که در یکی مسیرها بسته است و در دیگری باز، که این موضوع بهطور جذابی با مفهوم چندجهانی هماهنگ شده و امکان کشف و ماجراجویی بیشتر را فراهم میکند.
به طور کلی، Ratchet and Clank: Rift Apart با بهرهگیری از فناوریهای جدید پلیاستیشن ۵، نه تنها از نظر بصری و فنی یک شاهکار است، بلکه در زمینه روایت داستان و شخصیتپردازی نیز توانسته استانداردهای جدیدی را تعریف کند. این بازی با روایت جذاب، شخصیتهای به یادماندنی و محیطهای متنوع و پرجزئیات، یکی از بهترین تجربههای نسل جدید بازیهای ویدیویی است.
داستان Ratchet and Clank: Rift Apart
از طریق ساختار سیاره به سیاره روایت میشود؛ این یک فرمول استاندارد در سری Ratchet and Clank است، اما در این نسخه، تلاش زیادی شده تا هر سیارهای منحصربهفرد و با داستانها و ساختارهایی متفاوت باشد. هر سیاره در این بازی، شخصیت و داستان خاص خود را دارد که به خوبی با ویژگیهای لومبکسی که آن را کنترل میکنید، هماهنگ است. به عنوان مثال، در سیارهی Sargasso، کاراکترهایی به نام Mort با لهجهای دلنشین و با حال و هوای آرام و مهربانانهی مناطق غربی آمریکا به بازیکنان معرفی میشوند که در دنیای Rivet جای دارند. یا در Zurkie’s، که یک بار و میدان نبرد بینکهکشانی است، بازیکنان مانند Rivet با مسافران و شخصیتهای مختلف روبرو میشوند.
سیارات بعدی با گسترش مفهوم مولتیورس، به صورت خلاقانهتری به بازی اضافه میشوند و ژانرهای مختلفی را پوشش میدهند. برخی از این سیارات تحت تأثیر بازیهای قبلی Insomniac قرار دارند که حتی بهتر از تلاشهای مشابه سایر استودیوهای بازیسازی، مثل Naughty Dog در Uncharted، اجرا شدهاند. علاوه بر این، هر سیاره ماموریتهای جانبی جداگانهای خارج از ماجراجویی اصلی دارد که فرصت بیشتری برای آشنایی با جزئیات محلی و بخشهای جالبتر پلتفرمینگ فراهم میکند.
هنر طراحی بصری بازی، با تنوعی از جزئیات جذاب در هر سیاره، شگفتی تازهای را در طول بازی ارائه میدهد. بله، برخی از فضاهای داخلی از تمهای متالیک و آیندهنگرانه مشابهی برخوردارند و سطوح مرتبط با گیمپلی مانند نقاطی که کفشهای جاذبهای شخصیتها به آنها میچسبند، تکرار میشوند تا در هر کجا که باشید فوراً قابل شناسایی باشند. با این حال، هر سیاره هویت بصری خاص خود را دارد و از لحاظ بصری یک تجربهی دلنشین و متفاوت را به بازیکنان ارائه میدهد. هر سیاره دارای شخصیتهای به یادماندنی، جغرافیای متنوع و تمهای متفاوت است که بازیکنان از کشف آنها لذت میبرند.
در بخش گیمپلی لحظه به لحظه، بازی برای طرفداران قدیمی نیز ویژگیهای جدیدی دارد. حرکتهای Ratchet و Rivet نسبت به نسخه ۲۰۱۶ بازی برای PS4 بهبود یافته است و افزودن حرکتهای جدیدی مانند جاخالی دادن زیبا و دویدن روی دیوار، تغییر چشمگیری ایجاد کرده است. این حرکات نه تنها به بخشهای پلتفرمینگ پیچیدهتر و موقعیتهای بیشتر برای جمعآوری آیتمها کمک میکند، بلکه به مبارزات نیز نگاهی تازه میبخشد. توانایی جاخالی دادن به لومبکسها امکان فرار از حملات دشمن را میدهد و هماهنگ کردن زمان یک حرکت جاخالی درست برای نزدیک شدن و وارد کردن ضربات سنگین، هیجان جدیدی را در بازی به همراه دارد.
در Ratchet and Clank: Rift Apart، راتچت میتواند با استفاده از آچار خود (و Rivet با چکش)، حملات از نوع مبارزه نزدیک انجام دهد، اما به دلیل افزایش مقیاس نبردها در این نسخه، من از سلاح استاندارد او کمتر از نسخههای قبلی استفاده کردم. در Rift Apart، بازیکن باید با استفاده هوشمندانه از مجموعهای از سلاحهای خندهدار و جذاب، خلاقیت به خرج دهد و از شکافهایی که در سراسر محیط پراکنده شدهاند، برای مبارزه و یافتن آیتمها استفاده کند. این شکافها در اکثر محیطهای نبرد قرار دارند و به راتچت این امکان را میدهند که به نقاط بالاتر دسترسی پیدا کند یا به سرعت از یک سو به سوی دیگر میدان منتقل شود.
اثر بصری جذاب پرتاب شدن به مکان جدید همراه با حس لمسی DualSense این مکانیک را منحصر به فرد میکند و به نبردها تنوع تاکتیکی بیشتری میبخشد. جابهجایی سریع در میدان نبرد و غافلگیر کردن دشمنان حس بسیار جالبی ایجاد میکند؛ این شکافها در لحظات بزرگ اکشن بازی، زمانی که فاصلههای بسیار زیادی را طی میکنید – مانند سفر از سیارهای به سیاره دیگر در میان تعقیبوگریزها یا مبارزات باسها بیشترین تأثیر را دارند. برای مثال، یکی از سیارههای بعدی که بازیکنان به آن برخورد میکنند، سیارهای است که لحظهای کوتاه از آن هنگام جاخالی دادن از مشتهای یک ربات غولپیکر مشاهده میکنند.
Rift Apart با داشتن مجموعهای از سلاحهای جذاب، فرصتهای زیادی برای استفاده مؤثر از این شکافها فراهم میکند. اگرچه برخی از سلاحهای قدیمی مانند Sheepinator و Groovitron در این نسخه نیستند، اما این بازی سلاحهای کلاسیکی را معرفی کرده است که فوراً به دل بازیکنان مینشیند؛ به عنوان مثال، Topiary Sprinkler دشمنان را به گیاهان قابل ضربهزنی تبدیل میکند و Ricochet یک پرتابه مشابه توپ پینبال شلیک میکند که با زمانبندی درست میتواند ضربات بیشتر و خسارت بیشتری وارد کند. این موارد تنها بخش کوچکی از بیش از دوازده نوع سلاح مختلف در بازی هستند و هیچکدام از این سلاحها اضافی یا غیرضروری به نظر نمیرسند. با توجه به تعداد بیشتر دشمنان در هر زمان و ترکیبهای مختلفی از آنها، بازیکنان باید بیشتر از قبل بین سلاحها جابهجا شوند. سلاحهایی مانند Enforcer، که شبیه یک شاتگان قوی است، محبوبترینها هستند، اما اگر بازیکن از ابزارهایی مانند Mr. Fungi برای کنترل جمعیت و دفع موجهای دشمنان کوچک یا سلاحهای دفاعی مانند Void Repulsor برای جلوگیری از حملات موجودات Goons-4-Less استفاده نکند، ممکن است سریعاً شکست بخورد.
سلاحهای بازی، به لطف ویژگیهای لمسی DualSense، حس واقعگرایانهتری از آتشبازی و انفجارها به بازیکن منتقل میکنند. هر سلاح، از انفجارهای پرهیجان Enforcer گرفته تا شلیکهای کوتاه و دقیق Burst Pistol، با لرزش پیشرفته دسته کاملاً منطبق است. از جالبترین و پرتکرارترین تأثیرات لمسی، عبور از یک شکاف فضایی است. هنگامی که من با استفاده از Rift Tether به شکافها متصل میشدم و خود را در فضای بین سیارات میکشیدم، حس نزدیک شدن شکاف و سپس احاطه شدن توسط آن همیشه در میان هرجومرج نبرد، تجربهای شگفتانگیز ایجاد میکرد. (گرچه استفاده از تریگرهای تطبیقی کمی ناامیدکننده بود؛ به ویژه که در شش ماه اول PS5، تفاوت بین شلیک عادی و حالت دوم سلاحها تنها در تفاوت بین فشار نصفه و کامل دکمهها دیده میشود و از این ویژگی در تجربهی بازیهای مبارزهای پر استفاده چندان بهرهبرداری نشده است.)
در Ratchet and Clank: Rift Apart، مبارزه تنها بخشی از بازی نیست، چرا که هر بازی اکشن-پلتفرمری ارزشمند، باید راههایی برای تنوع بخشیدن به گیمپلی داشته باشد. با این حال، برخی از این بخشها از جمله قسمتهایی هستند که حس میکنم باعث کاهش سرعت و هیجان داستان میشوند. برای مثال، در برخی لحظات راتچت یا ریوت باید با استفاده از یک حلزون فضایی سریع از آبهای سمی عبور کنند؛ این ایده در دفعات اول سرگرمکننده است، اما فراتر از عبور از نقطه “الف” به نقطه “ب” نمیرود. همچنین، مبارزه هوایی بر روی یک پتروسور بینکهکشانی اگرچه جذاب به نظر میرسد، تنها یکبار اتفاق میافتد و چندان پیچیده نیست. این ایدهها به خودی خود مشکلی ندارند و فقط به عنوان بخشهای متنوع طراحی شدهاند، اما در مقایسه با خلاقیت بیشتر سایر بخشهای بازی، به چشم میآیند.
در عین حال، پیچشهای دیگری نیز در گیمپلی وجود دارد که عملکرد بسیار بهتری دارند. کلنک دارای بخشهایی با پازلهای فیزیکی است که بازیکن را ملزم میکند تا با ترکیب صحیح از گویهای قدرتی، مسیری را برای حرکت کلنکهای اثیری فراهم کند و ناهنجاریهای بینبعدی را اصلاح کند. حل این پازلها چندان دشوار نیست، اما یافتن مسیر درست برای تسریع یا سنگین کردن و یا بالا بردن این نسخههای کلنک، حس خلاقیت و رضایتبخشی را ایجاد میکند و در همین حال کلنک درباره سفر و وضعیت احساسی خود با شخصیتی دیگر به تفکر فلسفی میپردازد.
همچنین در Rift Apart مجموعهای از ابعاد مخفی در جهانهای مختلف وجود دارد که چالشهای پلتفرمی خلاقانهای ارائه میدهد و مهارت زمانی شما را مورد آزمایش قرار میدهد. علاوه بر این، یک میدان نبرد جدید برای بهدست آوردن ارتقاءهای اضافی در بین ماموریتهای داستانی فراهم شده است. بیشتر این نبردها دارای پیچشهای جالبی هستند، مانند محدودیت استفاده از یک سلاح خاص یا معرفی ستونهای چرخشی بزرگ که مدام شما را دنبال میکنند در حالی که با دشمنان دیگر در حال مبارزه هستید.
یکی از اضافهشدههای مورد علاقه من معرفی Glitch است، یک ربات عنکبوتمانند که راتچت از آن برای مقابله با ویروسهای کامپیوتری استفاده میکند؛ ویروسهایی که به شکل حبابها و هیولاهای آلودهگر فناوری تصویر شدهاند. این بخشها به صورت تیراندازی سوم شخص از پشت طراحی شدهاند و گرچه به مرور تکراری میشوند، اما من همیشه منتظر قسمتهای Glitch بودم به خاطر شخصیت دوستداشتنیاش. Glitch شخصیتی عصبی، خودآگاه و نگران دارد که در مواجهه با دشمنان مردد است، اما با تشویقهای راتچت، خودباوری و شجاعت لازم برای تبدیل شدن به یک عضو ارزشمند تیم را پیدا میکند. این مسیر خودشناسی Glitch بسیار دلنشین است.
Rift Apart همچنین مجموعهای از زرههای کلکسیونی دارد که هر کدام در سه قسمت مختلف عرضه میشوند و میتوانند برای راتچت یا ریوت ترکیب و تطبیق داده شوند. با این حال، مهمتر از استفاده واقعی آنها، مزایای آماریای است که با جمعآوری این مجموعهها به دست میآورید، مانند افزایش آسیب علیه دشمنان خاص. Gold Bolts نیز در سراسر جهانهای بازی پخش شدهاند و هر کدام مجموعهای از پاداشها، از جمله گزینههای جدید Photo Mode، تغییرات ظاهری سلاحها و موارد دیگر را ارائه میدهند.
در نهایت، سطح دشواری استاندارد در Rift Apart به نسبت ساده است و این بازی را برای بازیکنان در تمامی سطوح مهارتی جذاب میسازد.
در نهایت، پس از حدود 16 ساعت بازی، کمپین Ratchet and Clank: Rift Apart را به پایان رساندم و 90 درصد از محتواها، از جمله کلکسیونیها را به دست آوردم. تمیز کردن باقیمانده آن تنها چند ساعت دیگر وقت خواهد برد، اما اتمام داستان همچنین حالت چالش (Challenge Mode) را که سختی را به طور قابل توجهی افزایش میدهد، باز میکند. این یک خبر خوب است، زیرا سطح دشواری استاندارد در Rift Apart نسبتاً آسان است ممکن است در نبرد تنها دو یا سه بار مرده باشم. با این حال، در اوایل بازی به اندازه کافی خطرهای نزدیک را تجربه کردم که واقعاً مزایای حرکت مداوم، تنوع در استفاده از سلاحها و توجه به میزان مهمات را برایم یادآوری کرد.
گرافیک خیرهکننده و داستانسرایی عالی کمپین، توسط موسیقی زیبا و باورنکردنی مارک مادرزباخ پشتیبانی میشود. این موسیقی به نوعی شبیه به آثار فوقالعادهاش در Thor: Ragnarok است، که تمهای آشنا از این فرانچایز را با برداشتهای جدید ارکستری و مجموعهای از قطعات سینثساز ترکیب میکند که میتوانستند جف گلدبلوم را خوشحال کنند. این موسیقی هنگام نیاز با عملهای بمبافکن هماهنگ میشود، اما برخی از قطعات مورد علاقهام در میان لحظات آرامتر شخصیتها یا اکتشافها هستند. به شدت نیاز دارم که این موسیقی را به صورت وینیل داشته باشم!
موسیقی هرگز صدای زدن، تیراندازی و شوخیهایی که هسته گیمپلی راتچت هستند را تحتالشعاع قرار نمیدهد. و در حالی که همه این صداها در یک سیستم بلندگو خانگی فوقالعاده به نظر میرسند، این بازی یکی دیگر از انحصاریهای PS5 است که برای دریافت کامل اثر، به هدفونهای 3D نیاز دارید. هنگام قدم زدن در شهر نفاریوس، میتوانید صدای رباتها و وسایل نقلیهای را که از کنار شما عبور میکنند بشنوید، در حالی که در وسط نبرد، حس بهتری از موقعیت هر دشمن و دوستتان پیدا میکنید، حتی زمانی که نمیتوانید آنها را ببینید. تنها جنبه واقعاً ناامیدکننده این است که صدای سهبعدی به طور مکرر در گیمپلی مورد استفاده قرار نمیگیرد، در حالی که تنظیم جذاب آن من را به انتظارات بالایی رساند. در یک مأموریت کوتاه در شهر نفاریوس، باید به صدای ضربانهای کلاپ نفاریوس گوش دهید تا راه خود را در شهر پیدا کنید و این کار با هدفون بسیار بهتر جواب میدهد. این مثال جذاب از ادغام صدا در گیمپلی باعث شد که خواهان موارد بیشتری باشم.
نظر نهایی
Ratchet and Clank: Rift Apart یک اثر شگفتانگیز است. این بازی نه تنها نسل جدید کنسولها را با یک گیم که به زیبایی تکنولوژی پیشرفته وعده داده شده را به نمایش میگذارد، بلکه تجربهای فوقالعاده برای بازی کردن نیز ارائه میدهد. اینسومنیاک قبلاً بارها و بارها در دنیای راتچت و کلنک حضور داشته، اما ریوت و دیگر شخصیتهای جدید به این فرانچایز که من بیشتر عمرم را دوستش داشتهام، چنان جذابیت، ذکاوت و احساسی اضافه میکنند که به راحتی نمیتوان نادیده گرفت. این موضوع همراه با بهترین گیمپلی اکشن-پلتفرمینگ سری و طراحی هنری و صدای فوقالعاده، بازی را به یک تجربه بینظیر تبدیل کرده است. Rift Apart شاید بزرگترین ماجراجویی نباشد، اما قلب بزرگ، سلاحهای دیوانهوار و جزئیات باورنکردنیاش به راحتی آن را به یکی از به یادماندنیترین بازیهای سال جاری تبدیل میکند.
نظرات کاربران